آزادی در اندیشه اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
آزادى سوم آزادى از سلطه هواها و خواهشهاى نفسانى است كه در آن آيه در اصل اول قرار مي گيرد. يعنى خارج شدن انسان از هر سلطه ديگرى غير از سلطه و حاكميت الهى. اين هم آزادى ديگرى است. يعنى در انديشه اسلامى، اگر اين آزاديها در كنار هم قرار بگيرد انسان به يك شكوفايى و رشد متعالى شخصيتى مى رسد. البته از آن طرف هم اسلام اين را ه را به ما نشان داده كه وفتى مى توانيم به آزادى دوم و سوم برسيم (آزادى از سلطه ديگران و آزادى از سلطه هواهاى نفسانى) كه به عبوديت الهى برسيم. يعنى عبوديت خداوند تضمين كننده اين دو گونه آزادى انسان است بدون عبوديت خداوند، تحقق آنها امكانپذير نيست. آيا اينكه انسان از سلطه هواهاى نفسانى خارج شود به اين معناست كه بايد خواسته هاى مادى اش را نفى كند؟ در اينجا انديشه اسلامى جواب روشنى دارد. در انديشه اسلامى هيچگاه نفى تمنيات نفسانى آنطورى كه كليسا خواسته هاى مادى را نفى مى كرد، خواسته نشده است. اسلام با اين مخالف است. در اسلام مهم اين است كه نيازهاى مادى جهت پيدا كند، به سوى رشد و تعالى استعدادهاى الهى انسانى، پس آزادى مطلق تمنيات نفسانى در اسلام نفى مى شود اما اصل آن تمنيات خير! در استفاده از طبيعت هم همين حرف است، يعنى استفاده بلامانع است اما استفاده آزاد به هر نحو خير! ملاك ما چيست؟ ملاك اين است كه استفاده از طبيعت تا حدى كه مانع رشد و تكامل و تعالى معنوى انسان نشود مجاز است .