آزادی در اندیشه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آزادی در اندیشه اسلامی - نسخه متنی

سید علیرضا صدرحسینی، سید محمدجواد مهری، محمدجواد باهنر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهيد مطهرى نمونه خوبى را از قرآن نقل مى كنند، مى گويند اگر هر تفكرى از نظر اسلام محترم باشد پس چرا حضرت ابراهيم رفتند بتهاى مردم را زدند و شكستند؟ اين بتها مگر مورد احترام مردم نبودند، اين بتها فقط مربوط به نمرود كه نبود، مربوط به مردم هم بود. اهانت به بتها، بزرگترين بى احترامى به تفكر مردم آن جامعه بود. ولى حضرت ابراهيم نفرمود چون عقيده به اين بتها عقيده مردم است بايد به آنها احترام گذاشت. حضرت ابراهيم بتها را شكست و در واقع با اين كار خود اعلام كرد اين عقيده اگر مورد قبول همه مردم هم باشد چون عقيده اى باطل و خطرناك است، قابل احترام نيست.

پس انديشه هاى عقيده ساز دسته اول، انديشه هايى هستند مثل توحيد و معاد كه هيچ عقيده اي در مقابلشان قابل قبول نيست و اسلام به آنها اجازه رشد نمى دهد.

البته اسلام تفتيش عقايد نمى كندو نمى گويد بايد از هر كسى سؤال كرد كه عقيده تو چيست. ولى ان عقيده در جامعه اسلامى قابل طرح نيست واجازه تعليم، نشر، ترويج، آموزش و تبليغ به آن داده نمى شود. پس اولا اگر ما گفتيم عقيده دينى سطح يك حق است نمى تواند مقابل آن هم حق باشد! يبكه اعتقادات دينى حق است و مقابلش باطل است. و ثانيا آن عقيده مقابل نمى تواند به عنوان عقيده اي محترم شمرده شود. اسلام با اين عقايد سطح يك باطل، برخورد حذفى مى كند. اسلام به آنها اجازه مطرح شدن در جامعه نمى دهد. عقيده شرك عقيده نفى معاد، نبايد اجازه حضور در جامعه را داشته باشند.

/ 87