آزادی در اندیشه اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اين تفكر به پيدايش سرمايه دارى جديد انجاميد. انسان به دنبال انقلاب صنعتى توانست در صنعت به يك تكنولوژى جديد دسترسى پيدا كند ، اين تحول در صنعت ابتدا در كارخانه هاى ريسندگى انگليس آغاز شد. آزادى اقتصادى ليبراليستى موجب شد كه كارخانه داران انگليسى آزادانه بتوانند از نيروى كار مردم استفاده مطلق كنند. دهها سال كودكان خردسال را در اين كارخانه ها، با ارزان ترين قيمت و در بدترين شرايط انسانى، بكار مى گرفتند و هيچ نيرويي هم نبود كه جلوى سودجويى مفرط آنها را بگيرد و آنها را ملزم كند كه مقدارى از سودپرستى دست برداريند و به رفاه كارگران برسند. دولت ليبرال هم هيچ تمايلى نداشت به نفع بقيه گروههاى مردم در وضع اقتصادى جامعه دخالت كند. اين تفكر ليبرالي در صحنه هاى ديگر هم به اجرا در آمد. در زمينه اخلاق، فيلسوف ليبراليست مى گفت: ما اصلي اخلاقى كه بتواند آزادى را محدود كند نداريم. هيچ عاملى حق ندارد كه انسان را از آنچه دلخواه اوست باز دارد. در انديشه ليبراليستى وجود ارزشها و اصول اخلاقى و دينى كه خواست دلخواه فرد را محدود كند هم نفى شد.