ملاك سره بودن قرائت - اسلام، قرائت ها و امام خمینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسلام، قرائت ها و امام خمینی - نسخه متنی

محمد حسن قدردان قراملکی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ملاك سره بودن قرائت

كدام يك از قرائتها معتبر و منطبق بر دين است؟ و مي‏توان آن را به ضرس قاطع به دين استناد داد؟ ملاك آن چيست؟

الف) اعتبار و شخصيت صاحب قرائت: اگر گفته شود كه قرائت حق و معتبر را با توجه به مقام علمي و معنوي صاحب آن مي‏توان تشخيص داد. بايد گفت كه چه بسا طرفداران دو قرائت از عالمان برجسته و نامي تركيب يافته باشد مثلاً در يك قرائت شيخ صدوق و در سوي ديگر شيخ مفيد واقع شده يا در مسأله ولايت فقيه، خود فقهاي نامي مانند صاحب حدائق، محقق نائيني، آية الله اراكي و محقق خوئي قرائت كاملا متفاوت با امثال امام خميني عرضه داشتند.

ب) تطابق با قرائت معصوم: اگر ميزان و ملاك، تطابق آن با قرائت معصومان است، در اين باره بايد گفت، همه قيل و قال‏ها در محور تشخيص آن برخاسته است. آنچه از معصومان رسيده است يا با اشكال سندي مواجه است يا در دلالت آن بر يك قرائت، قرائت موافق و مخالف وجود دارد. چنانكه متكلمان و محدثان از ظواهر آيات و روايات بسياري مانند تجسم اعمال رو بر گردانده و دست به تأويل آن زدند، همانطوري كه فلاسفه از ظواهر بعضي آيات و روايات ديگر مانند صفت فعل بودن اراده، دست كشيدند و در استنتاج ولايت فقيه از روايات ديديم كه فقهاء چگونه قرائتهاي خاص و متفاوتي از آنها ابراز كرده‏اند. لذا اين ادعا كه

«در اسلام يك قرائت حق و معتبر است، آن هم قرائت پيامبر و ائمه اطهار و بقيه قرائتها باطل و بايد بر ديوار زد».131

ادعاي غير علمي است. چرا كه سخن در اعتبار و حقانيت قرائت معصوم نيست، بلكه تمام حرف و حديث بر تطبيق قرائت عالمان دين بر قرائت معصومان است و هر عالم ديني مي‏تواند ادعاي آن را داشته باشد. وانگهي بعد از پذيرفتن دلالت ظاهري آيات و روايات مناقشه در اعتبار و حجيت آن در آموزه‏هاي كلامي و غير فقهي است كه بستر دو قرائت مختلف است.132

ج) وجود ادله عقلي: اما اگر ملاك تمييز سره از ناسره، وجود ادله عقلي، ضرورت، بداهت و ادعاي اجماع باشد. در اين باره نيز بايد گفت كه متأسفانه يا خوشبختانه چنان كه در صفحات پيش گذشت قرائتهاي متكثر هر كدام مدعاي خود را بديهي و مقتضاي براهين عقلي وصف مي‏كنند و چه بسا ادعاي اجماع و ضرورت نيز كرده‏اند، روشن است كه درباره يك نظريه براهين عقلي نمي‏تواند به سود دو قرائت مختلف باشد. بلكه ادله عقلي موافق يك قرائت است اما از آن بر نمي‏آيد كه مثلاً مدعيان وجود ادله عقلي در هر دو جهت، يكي به كذب - نعوذ بالله - ادعا كرده باشد، بلكه وجه چنين ادعاهاي متناقض به عدم فحص كامل، نگرش بسته و يك بعدي بر مي‏گردد، مثلاً محدث يا متكلم يا مفسر با تأثر از مسايل و واقعيتهاي حول و حوش خود و فهمهايي كه با آن مواجه است، به تفسير دين مي‏نگرد و همانطور كه فيلسوف و عارف امام خميني قدس‏سره در اين باره مي‏گويد:

/ 17