3 ـ علما حاكمان مردم - اسلام، قرائت ها و امام خمینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسلام، قرائت ها و امام خمینی - نسخه متنی

محمد حسن قدردان قراملکی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3 ـ علما حاكمان مردم

امام صادق عليه‏السلام در مقبوله عمر بن حنظله، راويان و عارفان به احكام دين را به منصب «حاكم» برگزيده است.

«من كان منكم قد روي حديثنا و نظر في حلالنا و حرامنا و عرف احكامنا فليرضوا به حكما فاني قد جعلته عليكم حاكما»89.

وجه استدلال بر تفسير حاكم به معناي عام آن يعني اعم از قضاوت و امور اجتماعي و حكومتي است. بنابر اين عارفان به دين كه همان فقهاء اند از سوي امام صادق عليه‏السلام به منصب حكومت مسلمين انتخاب شده‏اند. امام خميني در تبيين آن مي‏گويد:

«اين فرمان ـ كه امام عليه‏السلام صادر فرموده ـ كلي و عمومي است. تعبير به «حاكما» فرموده، تا خيال نشود كه فقط امور قضايي مطرح است و به ساير امور حكومتي ارتباط ندارد»90

ايشان دلالت روايت بر مدعا را از واضحات ذكر مي‏كند.91

فقهاي ديگري مانند: محقق كركي92، نراقي93، نائيني94، صاحب جواهر95، بحرالعلوم96، شيخ انصاري97، گلپايگاني98 از تفسير فوق جانبداري كرده‏اند.

اما مخالفان تأكيد مي‏كنند كه در عصر امام صادق عليه‏السلام واژگان «حاكم» به صورت متعدد در امر قضا و قاضي استعمال مي‏شد و شاهد آن كاربرد فوق در روايات متعدد است پس قدر متيقن رجوع به عالم دين در مسأله فتوي و امر قضا و امور حسبيه است.

آخوند خراساني99، ميرعبدالفتاح حسيني مراغي100، فاضل دربندي101، سيد محسن حكيم102، ميلاني103، سيد احمد خوانساري104، منتظري105، خوئي106، شيخ جواد تبريزي107 و مكارم شيرازي108 از مخالفان استدلال مزبور هستند.

از امام علي عليه‏السلام نقل شده است كه وي علماء را حكام و حاكمان مردم توصيف كرده است. «العلماء حكام علي الناس» موافقان «حكام» را به معناي حاكم و رهبر اجتماعي مردم تفسير مي‏كنند.109 دلالت روايت همانطور كه امام ذكر كرده‏اند.110 واضح است و توجيه بعضي بر اين كه مقصود از «حكام» و حكومت، حاكميت بر قلوب مردم است، خلاف ظاهر مي‏باشد.111

لكن اشكال عمده روايت ـ همانطوري كه امام متذكر شدند ـ اشكال سندي (مرسله بودن) آن است.

/ 17