اسلام، قرائت ها و امام خمینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اسلام، قرائت ها و امام خمینی - نسخه متنی

محمد حسن قدردان قراملکی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«هر طايفه‏اي روي ادراك خودش؛ روي علم خودش، اسلام را مطالعه مي‏كرده است و آيات قرآن را و همه اخبار پيامبر و ائمه را روي آن ادراك خودش، برداشتي كه خودش كرده بوده است از اسلام، روي آن برداشت حساب كرده. همه اوراق را بر گردانده به آن ورقي كه خودش فهميده است».133

علاوه بر اين كه نگرش از منظر فقه، كلام، حكمت و عرفان به آموزه‏هاي ديني، بستر قرائتهاي متكثري مي‏شود، بلكه در حوزه يك علم مثلاً فقه، عوامل مختلفي مانند پيش‏فرضها و سوابق ذهني، شرايط زماني و مكاني فقيه، موجب اختلاف قرائت و فتوا مي‏شود. توضيح آن محتاج شرح نيست امروزه در پرتو همين اختلاف فتوا يك عمل در يك زمان خاص مثلاً شطرنج، سرود (موسيقي)، معامله ربوي با حيله خاص، براي عده‏اي حلال و جايز و براي جمعي ديگر حرام و موجب عذاب خواهد بود. مسلمانان قرنها آب چاه را به مجرد تماس با شئي نجس، نجس مي‏پنداشتند. اما حالا فقيهي حكم به نجاست آن نمي‏دهد. شهيد مطهري درباره تأثير زمان و مكان و پيش‏فرضهاي ذهني در فتواي فقيه مي‏نويسد.

«اگر كسي فتواهاي فقها را با يكديگر مقايسه كند و ضمناً به احوال شخصيه و طرز تفكر آنها در مسايل زندگي توجه كند، مي‏بيند كه چگونه سوابق ذهني يك فقيه و اطلاعات خارجي او از دنياي خارج، در فتواهايش تأثير داشته؛ بطوري كه فتواي عرب بوي عرب مي‏دهد و فتواي عجم بوي عجم، فتواي دهاتي بوي دهاتي مي‏دهد و فتواي شهري بوي شهري».134

آري به تعبير امام قدس‏سره اسلام از اول غريب بوده و تا عصر معصوم هم غريب خواهد ماند:

«اسلام بدأ غريباً. و هنوز هم غريب است. از اول تا حال اسلام غريب بوده است و كسي اسلام را نشناخته است»135

بنظر مي‏رسد ره‏آورد تكثر قرائتها در حوزه دين اين است كه ما نمي‏توانيم در آموزه‏هاي غيرضروري يكي از دو قرائت مختلف را اخذ كرده و آن را به دين استناد داده و قرائت ديگر را غير ديني بناميم. بلكه بايد هر دو قرائت را ـ البته با توجه به گذر از مباني معتبر ـ ارج نهيم و تكثر و اعتبار آن را بپذيريم (نظريه مخطئه). به ديگر سخن، فقيه، متكلم، مفسر، فيلسوف، و عارف، كاشف و مالك دين نيستند، بلكه طريق و طالب آنند. هر چند كه يكي ديني و منطبق با حق خواهد بود اما چون دستمان از شجره طوبي يعني معصومان كوتاه است، چاره‏اي جز اين نداريم.

بر اين اساس است كه بايد براي هميشه شمع اجتهاد در شب طولاني «غيبت» در عرصه‏هاي معارف ديني اعم از نظري و فقهي، روشن نگه داشته شود، تا جامعه اسلامي بيش از اين درد و اندوه فقدان آفتاب ولايت معصومان را تحمل نكند.

حسن ختام مقاله را توصيه حكيمانه و فقهي امام راحل قرار مي‏دهيم كه فرمودند.

«در حكومت اسلامي هميشه بايد باب اجتهاد باز باشد و طبيعت انقلاب و نظام همواره اقتضا مي‏كند كه نظرات اجتهادي، فقهي در زمينه‏هاي مختلف ولو مخالف با يكديگر آزادانه عرضه شود و كسي توان و حق جلوگيري از آن را ندارد».136

«ممكن است برداشتهاي اشخاص با ما مخالف باشد و ما باب اجتهاد را نمي‏توانيم ببنديم، هميشه اجتهاد بوده، هست و خواهد بود. و حال آن كه مسائلي كه امروزه پيش آمده است با مسايل سابق خيلي فرق مي‏كند و برداشت از احكام اسلام مختلف است».137

/ 17