بیشترلیست موضوعات اسلام، قرائتها و امام خميني قدسسره چكيده الف: صفات خدا ب: نبوت ج: امامت د: معاد نظريه خلود ه·· : ولايت فقيه قرائتهاي مطرح در ولايت فقيه 1 ـ علما خلفاء پيامبر 2 ـ رجوع به راويان در حوادث واقعه 3 ـ علما حاكمان مردم 4 ـ مجاري امور در دست علماء 5 ـ علماء ورثه انبياء قرائتهاي نهايي از روايات موقتي بودن ولايت فقيه امام خميني و مشروعيت مردمي رهآورد اختلاف قرائتها ملاك سره بودن قرائت توضیحاتافزودن یادداشت جدید
«هر طايفهاي روي ادراك خودش؛ روي علم خودش، اسلام را مطالعه ميكرده است و آيات قرآن را و همه اخبار پيامبر و ائمه را روي آن ادراك خودش، برداشتي كه خودش كرده بوده است از اسلام، روي آن برداشت حساب كرده. همه اوراق را بر گردانده به آن ورقي كه خودش فهميده است».133علاوه بر اين كه نگرش از منظر فقه، كلام، حكمت و عرفان به آموزههاي ديني، بستر قرائتهاي متكثري ميشود، بلكه در حوزه يك علم مثلاً فقه، عوامل مختلفي مانند پيشفرضها و سوابق ذهني، شرايط زماني و مكاني فقيه، موجب اختلاف قرائت و فتوا ميشود. توضيح آن محتاج شرح نيست امروزه در پرتو همين اختلاف فتوا يك عمل در يك زمان خاص مثلاً شطرنج، سرود (موسيقي)، معامله ربوي با حيله خاص، براي عدهاي حلال و جايز و براي جمعي ديگر حرام و موجب عذاب خواهد بود. مسلمانان قرنها آب چاه را به مجرد تماس با شئي نجس، نجس ميپنداشتند. اما حالا فقيهي حكم به نجاست آن نميدهد. شهيد مطهري درباره تأثير زمان و مكان و پيشفرضهاي ذهني در فتواي فقيه مينويسد.«اگر كسي فتواهاي فقها را با يكديگر مقايسه كند و ضمناً به احوال شخصيه و طرز تفكر آنها در مسايل زندگي توجه كند، ميبيند كه چگونه سوابق ذهني يك فقيه و اطلاعات خارجي او از دنياي خارج، در فتواهايش تأثير داشته؛ بطوري كه فتواي عرب بوي عرب ميدهد و فتواي عجم بوي عجم، فتواي دهاتي بوي دهاتي ميدهد و فتواي شهري بوي شهري».134آري به تعبير امام قدسسره اسلام از اول غريب بوده و تا عصر معصوم هم غريب خواهد ماند:«اسلام بدأ غريباً. و هنوز هم غريب است. از اول تا حال اسلام غريب بوده است و كسي اسلام را نشناخته است»135بنظر ميرسد رهآورد تكثر قرائتها در حوزه دين اين است كه ما نميتوانيم در آموزههاي غيرضروري يكي از دو قرائت مختلف را اخذ كرده و آن را به دين استناد داده و قرائت ديگر را غير ديني بناميم. بلكه بايد هر دو قرائت را ـ البته با توجه به گذر از مباني معتبر ـ ارج نهيم و تكثر و اعتبار آن را بپذيريم (نظريه مخطئه). به ديگر سخن، فقيه، متكلم، مفسر، فيلسوف، و عارف، كاشف و مالك دين نيستند، بلكه طريق و طالب آنند. هر چند كه يكي ديني و منطبق با حق خواهد بود اما چون دستمان از شجره طوبي يعني معصومان كوتاه است، چارهاي جز اين نداريم.بر اين اساس است كه بايد براي هميشه شمع اجتهاد در شب طولاني «غيبت» در عرصههاي معارف ديني اعم از نظري و فقهي، روشن نگه داشته شود، تا جامعه اسلامي بيش از اين درد و اندوه فقدان آفتاب ولايت معصومان را تحمل نكند.حسن ختام مقاله را توصيه حكيمانه و فقهي امام راحل قرار ميدهيم كه فرمودند.«در حكومت اسلامي هميشه بايد باب اجتهاد باز باشد و طبيعت انقلاب و نظام همواره اقتضا ميكند كه نظرات اجتهادي، فقهي در زمينههاي مختلف ولو مخالف با يكديگر آزادانه عرضه شود و كسي توان و حق جلوگيري از آن را ندارد».136«ممكن است برداشتهاي اشخاص با ما مخالف باشد و ما باب اجتهاد را نميتوانيم ببنديم، هميشه اجتهاد بوده، هست و خواهد بود. و حال آن كه مسائلي كه امروزه پيش آمده است با مسايل سابق خيلي فرق ميكند و برداشت از احكام اسلام مختلف است».137