د) نخبگان مذهبى و اختلاف‏هاى سياسى ـ اجتماعى - شیخ فضل الله نوری، هویت و نظریه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شیخ فضل الله نوری، هویت و نظریه - نسخه متنی

میرصالح حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


نظير اين وضعيّت در انقلاب اسلامى ايران به رهبرى امام خمينى رحمه‏الله هم وجود داشته است؛ به طورى‏كه در يك مقطع از تاريخ انقلاب اسلامى، امام خمينى قدس‏سره و كمونيست‏ها با شاه و اِمريكا درگير بودند؛ امّا آيا مى‏شود تصوّر كرد كه امام خمينى رحمه‏الله با كمونيست‏ها از جهت فكرى و فرهنگى در يك جبهه مشترك بوده‏اند؟!(51)

د) نخبگان مذهبى و اختلاف‏هاى سياسى ـ اجتماعى

برخى از مصلحان و انديشه‏وران اجتماعى، از درگيرى و ستيز اجتماعى گريزان بوده، آن را به صلاح جامعه نمى‏دانند. از ديدگاه انديشه‏وران اسلامى، زمانى كه حاكميّت اسلامى با الگوهاى مردم‏سالارى عجين شده باشد، كشمكش و درگيرى سبب تضعيف اسلام و دين خواهد شد، كه اين امر پسنديده نيست. عالمان شيعه با توجّه به اصول و ادّله فقهى به استنباط احكام در امور عبادى، سياسى و اقتصادى مى‏پردازند؛ از اين رو مى‏توان گفت: آنان نقطه اشتراكى دارند، كه همان قواعد استنباطى است. به طور معمول هرگاه اختلافى در جامعه اسلامى ايجاد شود، افراد ديگرى آن را هدايت كرده و از اين اختلاف‏نظرها جهت رسيدن به اهداف خود سود مى‏جويند. اين فرايند در عصر مشروطه نيز دنبال شد و بيگانگان درصدد بودند نشان دهند كه ميان علمان اختلاف‏هاى عميق وجود دارد؛ در حالى كه چنين نبوده است.

البته اختلاف‏هاى متعارف و متداول بر سر مسائل جزئى ميان مراجع شيعه در هر زمان وجود داشته است و اين مسأله از ذات اجتهاد مستقل و آزاد تشيّع سرچشمه گرفته است و مهم‏ترين عامل پويايى و تعالى مرجعيّت شيعه است.(52) همچنين عوامل ديگرى چون بينش سياسى، سوابق مبارزاتى، منابع اطّلاعاتى، وضعيّت جغرافيايى، روند تاريخى نهضت، ميزان دخالت عملى در سطح رهبرى و شناخت غرب مى‏توانست موضع‏گيرى عالمان را در مقابل جريان‏هاى سياسى ـ اجتماعى متفاوت سازد.(53)

عده‏اى از عالمانى كه در زمان مشروطه در كنار شيخ فضل‏اللّه جريان‏سازى مى‏كردند، در تهران سكونت داشتند و به لحاظ علمى و مقامى، در حدّ شيخ فضل‏اللّه نبودند؛ در حالى‏كه دستگاه تبليغاتى مشروطه آن‏ها را خيلى بزرگ مى‏كرد، و گروهى ديگر كه در خارج از ايران (در نجف) بودند، از مشروطه دفاع مى‏كردند.(54)

شيخ فضل‏اللّه مى‏دانست كه با عالمان نجف مشكلى ندارد؛ امّا دستگاه مشروطه دائما مى‏كوشيد كه آن‏ها را در مقابل شيخ قرار دهد.(55) او خود به اين مطلب اشاره كرده، مى‏گويد:

بار خدايا! اين چه سال پرملال بود... لامذهب‏هاى روزگار چندان امان ندادند كه مؤسّسين نظام شب را سحر كنند. با وسايل مادّى و معنوى ريختند و اتّفاق را بر هم زدند و سنگ تفرقه انداخته، عادت ديرينه حيدرى نعمتى را به ايران عودت دادند.(56)

يكى از ادّله روشن عدم اختلاف جدى و اصولى شيخ فضل‏اللّه با عالمان نجف، اين امر است كه طبق مدارك موجود درباره اصل دوم متمّم قانون اساسى ـ مبنى بر نظارت رسمى و هميشگى پنج تن از مجتهدان بر لوايح مصوّب در مجلس ـ كه از طرف شيخ فضل‏اللّه نورى مطرح شد، مراجع نجف در تلگرافى آن را تأييد كردند.(57)

از سوى ديگر، هدف نهايى و مشترك بين عالمان، اعتلاى كلمه دين، حفظ شريعت، سربلندى ملّت اسلام و عدم تسلّط كافران بر مسلمانان است. گرچه عالمان در ابتداى حركت سياسى، شيوه‏هاى گوناگون را مى‏پذيرند، سرانجام به اهداف مشترك رسيده، پس از شفّاف شدن ديدگاه‏ها و تعريف واژه‏هاى مشترك(58) و مبهم، همگى خودشان را در برابر هجوم و نفوذ فرهنگ و تمدن غربى قرار مى‏دهند؛ براى نمونه، در تاريخ مشروطه پس از روشن شدن جريان‏ها مى‏بينيم كه عالمان نجف (از جمله ميرزاى نائينى، آخوند خراسانى، سيّدمحمّدكاظم يزدى، ملاّعبداللّه مازندرانى و عالمان ديگر) همگى خود را در برابر هجوم فرهنگ غربى ديده، به افشاگرى دست مى‏زنند و با ارسال نامه‏هايى،(59) راه خود را از مشروطه‏خواهان غربى حاكم بر ايران جدا مى‏كنند.

/ 19