3. جريان مشروطه‏خواه آزادى‏طلب - شیخ فضل الله نوری، هویت و نظریه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شیخ فضل الله نوری، هویت و نظریه - نسخه متنی

میرصالح حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


3. جريان مشروطه‏خواه آزادى‏طلب

اين جريان به دو دسته تقسيم مى‏شود:

أ) جريان مشروطه ترقّى‏خواه:

كه از غرب تقليد مى‏كرده و از طرفى ديگر، ضدّ استبداد و خواستار اصلاحات به سبك غربى بوده‏اند. عدّه‏اى از آنان با دولت‏هاى غربى و مجامع فراماسونرى ارتباط داشته‏اند.

ب) جريان مشروطه ميانه‏رو با گرايش دينى:

آقا سيّدعبداللّه بهبهانى و سيّد محمد طباطبائى، از عالمان خوش‏نيّتى بوده‏اند كه از استبداد قاجار نفرت داشته‏اند. اين جريان با بست‏نشينى در سفارت انگليس مخالف نبود و با منوّرالفكران رابطه خوبى داشت و در نهايت، گروهى از آزادى‏طلبان هم از آن‏ها حمايت مى‏كردند؛ البته اين دو بزرگوار در سال‏هاى آخر عمر، نوعى دورى جستن از جريان‏هاى روشن‏فكرانه سكولار را پيشه كردند كه با ترور مظلومانه بهبهانى و وفات سيّدمحمّد طباطبائى قضيّه مسكوت ماند.(11)

4. جريان عالمانى كه سياست سكوت را برگزيدند

در نجف، تعدادى از عالمان، طرفدار مشروطه و عدّه‏اى مشروعه‏خواه بودند. عدّه‏اى ديگر عنوان كردند كه در مقابل اين تحوّلات بى‏طرف هستند و در اين اختلافات وارد نمى‏شوند؛ از جمله آن‏ها افراد بزرگى همانند ميرزاى شيرازى دوم بوده‏اند؛ البته طرفداران اين گرايش نمى‏خواستند در مسأله اختلاف عالمان و مشروطه وارد شوند؛ و گرنه همين‏ها در مبارزه با استعمار و اجانب، انقلاب 1920 (ثورة العشرين) عراق ضدّ انگلستان را پديد آوردند.(12)

با توجّه به مطالب پيش گفته، آن چه در مباحث آينده كاوش مى‏شود، فقط جريان اوّل است كه به بررسى ديدگاه نظريّه‏پرداز آن بسنده مى‏كنيم.(13)

ب) شيخ فضل‏اللّه و بحران مشروطه سكولار

شيخ فضل‏اللّه نورى در سال 1258 يا 1259 ق (بنابر اختلاف نقل‏ها) متولد شد و در حدود سال 1290ق به نجف اشرف مهاجرت كرد. فقه را در محضر شيخ راضى فرا گرفت و در نخستين مهاجرت به سمت سامرا در سال 1292 جهت درك فيوضات علمى ميرزاى بزرگ شيرازى، به سوى سامرا حركت كرد و در سال 1303ق به عنوان يك عالم بزرگ دينى به تهران آمد. در وصف مقام و موقعيت علمى و اجتماعى، ناظم‏الاسلام كرمانى كه از مخالفان او بوده است، مى‏نويسد:

وى شخص اوّل عالمان اسلام و از لحاظ سلوك، داراى حُسن و مراتب علميّه بوده و نكات رياست و سياست را بهتر از ديگران شناخته است.(14)

/ 19