سيدمحمد سليمانپناه عضو هيأت علمي دانشگاه تورنتو كانادادر اين نوشته نگارنده درصدد است با تشريح سرمشق ادراكي و نگرش به علوم به عنوان پديدهها و رويدادهاي اجتماعي، وجوه تمايز و تقابل آن را با سرمشق زباني و بهايي كه نگرش ادراكي به روششناسي و معرفتشناسي در علوم تجربي ميدهد آفتابي كند. اين كار هرچند با تشريح و ايضاح لوازم نگرش نخست، تعقيب ميشود اما در عين حال سخن از مقايسه و سنجش مبادي و لوازم دو سرمشق بسيار به ميان ميآيد. اساس نگرش زباني، بررسي علوم به عنوان رويدادهايي اجتماعي و تبيين نحوه وقوع آنها و ارتباطاتشان با ساير پديدههاست، بدينترتيب، ظاهرا نميتواند بديلي براي سرمشق ادراكي كه در آن دغدغه واقعگرايي و منطقي بودن، بيداد ميكند، باشد. از اين رو، چگونگي مكمل بودن دو سرمشق بيشتر براي خود جا باز ميكند.در هر حال، مجله با اذعان به برخي ابهامات اين نوشته، در طرح سرمشق زباني مبادرت به نشر اين مقاله در فضاي علمي ايران اسلامي نمود تا فرزانگان و فرهيختگان وارد گود شده تضارب، آراء پديد آمده و كمال فرهنگي گامي جلوتر رود. مجله براي نشر هر كدام از دو ديدگاه و يا نگرش تلفيقي و يا نقد هريك از آنها به استقبال نشسته است.لا اكراه فيالدّين قد تبيّن الرّشد من الغيّ فمن يكفر بالطّاغوت و يؤمن باللّه فقد استمسك بالعروة الوثقي لاانفصام لها و اللّه سميع عليم.(بقره / 256)پيشدرآمدشالودههاي نظري بحثي كه مطرح ميشود مبتني بر آراء انديشمند فقيد فرانسوي ميشل فوكو است. اين اشاره ميتواند كمكي باشد براي كساني كه ميخواهند احاطه جامعتري بر اين بحث داشته باشند. وي با ارائه نظريه دانش ـ قدرت نشان داد كه دانش و قدرت دو روي يك سكّه هستند و هر يك موجِد ديگري است، او همچنين نظريه «باستانشناسي» و «نسبشناسي» را به جاي «معرفتشناسي» و «تاريخ علم» مطرح كرده است. در ضمن بحث اشاراتي به اين رويكردها خواهد رفت.دين چيست و علم تجربي كدام است؟تعريف مفاهيم دين و علم تجربي دستكم به صورت موقتي در چنين بحثي اجتنابناپذير ميباشد. از آنجا كه هدف اصلي اين مقاله كاوش معاني اين مفاهيم نيست بلكه تحقيق رابطه مصاديق آنها با يكديگر است و نيز به دليل آن كه مصاديق خارجي اين دو اموري كموبيش شناخته شده در عرف ميباشند، خود را از ارائه تعريفي منطقي و جامع و مانع در اينجا معاف ميدارم. (به ويژه در ارتباط با دين و تعريف آن اين مقاله ساكت خواهد بود و چون هدف اصلي شناخت علم تجربي است سعي خواهد شد ويژگيهاي آن بيشتر به بحث گذاشته شود).1 آشنايان به جامعهشناسي و مردمشناسي بينياز از معرفي اثري در زمينه تعريف دين از ديدگاه اين رشتهها ميباشند در اين مقاله دين اسلام به عنوان مصداق بارز و تام دين برگزيده شده است. گرچه پارهاي از آنچه راجع به اسلام گفته ميشود ممكن است در مورد اديان ديگر نيز صادق باشد، در ارتباط با مسأله حاكميت بر سرنوشت خود، اسلام ويژگي خاص خود را دارد كه به خواست خداوند اشاراتي بدان خواهد شد. در هر صورت در اين نوشته هر جا سخن از دين ميرود مقصود دين اسلام است.