پويايي اسلام - کلیات دین شناسی (7) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کلیات دین شناسی (7) - نسخه متنی

علی ربانی گلپایگانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پويايي اسلام

در جهان معاصر، تعاليم اسلام، پويايي و برتري خاصي بر ايدئولوژي‏هاي ديني و فلسفي ديگر دارد كه نمودار آن، مثبت بودن و عملي بودن برنامه‏ها و هدف‏هاي اخلاقي - اجتماعي آن در شرايط زندگاني امروز است. با اين همه، روشنفكران ممالك اسلامي با دموكراسي غرب و اعلاميه‏هاي حقوق بشر بيشتر از تعاليم اسلام و اصول برابري و برادري آن، آشنايي دارند. بلكه شيفته و فريفته فرهنگ و تمدن مغرب زمين شده‏اند.

يكي از دلايل بيگانگي اين سرزمين‏ها از حقايق اسلام، وابستگي طولاني آن‏ها به امپراطوري عثماني يا دول استعماري اروپا بوده است. غالب كشورهاي اسلامي معاصر، يا جزو قلمرو عثماني بودند كه پس از جنگ اول جهاني استقلال يافتند، يا جزو مستعمرات كشورهاي اروپايي كه پس از جنگ‏هاي اوّل و دوم جهاني، به استقلال رسيده‏اند.

در سال‏هاي اخير، رهبران سياسي سرزمين‏هاي اسلامي، چندان به مباني و اصول اسلام، در حل و فصل دشواري‏هاي جامعه خود، توجه نكرده و از فرهنگ غرب در پيدا كردن راه حل‏هاي مسايل سياسي، اقتصادي و اجتماعي امروز، استمداد جسته‏اند.

تساهل اسلامي

تساهل ديني در اسلام، برخلاف برداشت اروپاييان از اين واژه، به بي‏بندوباري و سهل‏انگاري اطلاق نمي‏شود. ديانت اسلام، به گروه‏هاي غير مسلماني كه در درون جامعه مسلمان، زندگي مي‏كنند، آزادي انجام فرايض ديني و حفظ آداب و رسوم قومي را داده و آن‏ها را در حمايت خود قرار داده است. اين رفتار مردمي به تعبير اسلام، "تساهل" ناميده شده است.

مجامع جهاني، امروزه اين تفكر عالي اسلام را به مقررات حمايت از آزادي‏هاي انسان، افزوده‏اند و از سخت‏گيري‏هاي اكثريت به اقليت در بيان افكار و عقايد خود چشم پوشيده‏اند. حكومت اسلامي، نه تنها آزادي اقليّت غير مسلمان را تأمين كرده است، بلكه فرصت بهره‏مندي از مزاياي اداري - اقتصادي جامعه را به آنان داده است.

در تاريخ اروپايي مي‏خوانيم كه قرن‏ها، كليسا بر غير مسيحيان سخت‏گيري و شكنجه روا مي‏داشت و حتي به متفكران «اهل علم» اجازه ابراز عقايد و نظريات خود را، به علت آن كه مخالف با مفاد انجيل است، نمي‏دادند. ولي اسلام برخلاف تفكر مسيحيت، نه تنها براي مخالفان خود حق آزادي بيان قايل شده، بلكه آن‏ها را زير چتر حمايت كامل خود گرفته است مخصوصا از دانشمندان غير مسلمان، تجليل كرده است. معاهداتي كه با گروه‏هاي مختلف امضا كرده همگي روشن‏گر اين روح آزادي‏طلبي و احترام به حيثيت بشري است.

جاي تأسف است كه با متروك شدن قوانين اسلام حتي در سرزمين‏هاي اسلامي، فرهنگ مغرب زمين نتوانسته است مقررات پيشرفته‏تري براي حمايت از حقوق انسان‏ها و تأمين آزادي‏هاي فردي و اجتماعي، به وجود آورد و در عمل اجرا كند. انديشه‏هاي تازه‏اي كه در زمينه دموكراسي ابراز شده بيشتر جنبه اوتوپي داشته و قابل اجرا نبوده است. در سال‏هاي اخير، مي‏توان نمونه‏هاي روشني از تفتيش عقايد و آزار ناخشنودان در كشورهاي متمدن غرب و شرق را ارائه داد

/ 18