تمايلات و انگيزههاي فردي را «خود دوستي» مينامند. هر كس خويشتن را دوست دارد و خير و صلاح خود را بيشتر از ديگران ميجويد و بالاتر از هر چيز قرار ميدهد. اين ميل طبيعي، نخستين قانوني است كه افراد بشر به سائقه و كشش غريزه از آن پيروي ميكنند.اين خيرخواهي فردي تا زماني كه به تمايلات اجتماعي و عالي لطمه وارد نسازد، مفيد و براي حيات انسان ضروري است.تمايلات فردي خود به دو گونه جسماني و رواني تقسيم ميشوند؛ ميلهاي بدني و جسماني مربوط به نيازهاي بدني هستند؛ مانند نياز به تنفس و حركت و تغذيه و استراحت. تمايلات رواني كه از آنها به نام (ارضاي عزّت نفس) ياد ميكنند مظاهر مختلفي دارند كه برخي از آنها عبارتند از:1) تحصيل خوشبختي كه راههاي دستيابي به آن در علم اخلاق بيان ميشود؛2) استقلالطلبي و كسب قدرت و برتري؛3) شهرتطلبي و مقام دوستي كه گاهي به غرور و خود برتربيني ميانجامد؛4) احتياج به هيجانات روحي از قبيل نوازش و مهر و محبت؛5) حسّ تملّك و تصرف در اشيا به ويژه آنچه حاصل تلاش و كار است.
تمايلات اجتماعي
تمايلات اجتماعي انسان موجب ميشوند كه نوعي علاقه و دل بستگي به همنوعان احساس كند و در غم و شادي آنان سهيم باشد. اين تمايلات نيز نمودهاي مختلفي دارند كه مهمترين آنها عبارتند از:1) محبت و دوستي خانوادگي؛2) ميهن دوستي: علاقهاي كه هر كس به جامعهاي كه عضو آن است دارد، و هر اندازه آن جامعه كوچكتر باشد، دلبستگي متقابل اعضاي آن بيشتر خواهد بود، زيرا اشتراك آنان در منافع و تكاليف، روشنتر احساس ميشود.3) تقليد يا الگوپذيري: هر كس از گفتار و رفتار اشخاصي كه مورد محبت او هستند، الگوبرداري ميكند، به ويژه اگر براي آنان نوعي برتري قايل باشد. اين اصل در تربيت، كمال اهميّت را دارد. قرآن كريم نيز بر آن تأكيد بسيار دارد و ميفرمايد: «لقد كان لكم في رسولاللّه اسوة حسنة19».