از سوى ديگر همان گونه كه اشاره شد بحث ولايت مطلقه فقيه بحث جديدى نيست كه تنها از سوى امام خمينى مطرح شده باشد. نخستين گام را در دوره غيبت در جهت اثبات نيابت فقيه از امام زمان(ع) شيخ مفيد برداشته است5 و پس از وى فقهاى بزرگوار شيعه قلمرو گسترده اى را براى وليّ فقيه قائل شده اند.6 بسيارى از اين بزرگان اصل ولايت فقيه را مسلّم دانسته و پس از شرح و بررسى دليلهاى حدود اختيارهاى ولى فقيه به اين نتيجه رسيده اند كه فقيه در دوره غيبت نيابت عامه ولايت عامه و ولايت مطلقه دارد.چون اين نوشتار گنجايش نقل سخنان همه آن بزرگان را ندارد به گفتار شمارى از آنان كه روشنى بيش ترى دارد اشارت مى كنيم:مرحوم محقق كركى (م: 940) مى نويسد:(فقهاى شيعه اتفاق دارند كه فقيه عادل امامى داراى همه شرايط فتوا كه از آن به مجتهد در احكام شرعى تعبير مى شود نايب از امامان معصوم(ع) است در همه امورى كه نيابت در آن دخالت دارد….)7وى از دليل خود به ولايت عامه چنين گزارش مى دهد:(و الاصل فيه مارواه الشيخ فى التهذيب باسناد الى عمربن حنظله8… وفى معناه احاديث كثيره9… والمقصود من هذا الحديث هنا: انّ الفقيه الموصوف بالاوصاف المعيّنه منصوب من قبل ائمّتنا عليهم السّلام نائب عنهم فى جميع ما للنيابة فيه مدخل بمقتضى قوله: (فانّى جعلته عليكم حاكماً) وهذا استنابة على وجه كلّى ولايقدح كون ذلك فى زمان الصادق(ع) لانّ حكمهم وامرهم عليهم السّلام واحد كما دلت عليه اخبار اُخرى.)10 دليل بر اين مطلب [ولايت مطلقه فقيه] روايت عمر بن حنظله… و بسيارى از روايات هم معنى با آن است.مراد از روايت عمربن حنظله در اين جا اين است: فقيه با ويژگيهاى معيّن از سوى امامان(ع) گمارده شده و از سوى آنان در همه امورى كه نيابت در آنها دخالت دارد نايب است; زيرا امام صادق(ع) مى فرمايد: (فانى جعلته عليكم حاكما) البتّه اين نيابت كلى است و همه زمانها را در بر مى گيرد و وقوع آن در زمان امام صادق(ع) به گستره آن خدشه اى وارد نمى كند; زيرا حكم و فرمان آنان يكى است و بر اين مطلب روايات ديگرى نيز دلالت دارند.ايشان در رساله قاطعة اللجاج به اين پرسش: آيا فقيه در دوره غيبت مى تواند متولى خراج شود; با اشاره به ولايت و نيابت عامّه فقها پاسخ مثبت مى دهد و از بزرگان نام مى برد كه در گفتار و عمل ولايت و نيابت عامّه فقيه را از امامان معصوم(ع) ثابت كرده اند.11محقق اردبيلى (م:993) در چندين جا نيابت عامّه فقيه را از پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) مطرح مى كند و در موردى مى نويسد:(من كونه حكماً فهم كونه نائبا مناب الامام فى جميع الامور ولعلّه به يشعر قوله عليه السلام (وعلينا ردّ والراد…).12از اين كه امام(ع) فقيه را با جمله: (فليرضوا به حكماً) حاكم قرار داده است استفاده مى شود كه فقيه در همه امورد به جاى امام معصوم مى نشيند. جمله: (علينا ردّ) نيز اشعار به همين مطلب دارد; زيرا ردّ بر فقيه را ردّ بر امامان