كودكي به دعاي امام عصر متولد شد - دانستنی های ولایت نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
ميبردند،شيخ جعفربن قولويه به طرف مكه حركت كردشايد در راسم شركت كرده و امام عصر(ع) را كه طبق روايات حجر الاسودفقط بدست امام معصوم(ع)نصب ميشود،ببيند.اما چون به بغدادرسيد،مريض شد ونتوانست برود.لذا شخصي را به عنوان نايب زيارت حجخود تعيين كرد ونامهاي به او داد وگفت اين نامه را به كسي كه حجر الاسودرا به جاي خود نصب بدهد و در آن نامه از امام زمان(عج) مدت عمر خودرا و اينكه آيا از اين مريضي شفا مييابد،سؤال كرده بود.نايب ميگويد كه وارد مكه شدم وروزي كه ميخواستند حجر الاسود رانصب كنند،به خدام كعبه پول دادم تا مرا نزديك ركن كعبه جاي دهند تاببينم چه شخصي حجر را به جاي خود نصب ميكند.هر كسي ميآمد وحجر را بلند ميكرد تا در جاي خود قرار دهد،قرار نميگرفت.تا اين كه شخصي گندم گون و نيكو چهره آمد وحجر الاسود را برداشتو به جاي خود گذاشت و حجر در جاي خود مستقر شد ودر اين حالصداي مردم بلند شد وآن شخص از همان راهي كه آمده بود برگشت و مندنبال او رفتم و چشمانم را به او دوخته و مردم را به زحمت از خودم دورميكردم لذا مردم خيال ميكردند من ديوانهام.پس همه مردم راه را براي منباز ميكردند ومن با اينكه با عجله به دنبال آن شخص ميدويدم واو يا وقاروآهستگي راه ميرفت،به او نميرسيدم.تا اينكه به جايي رسيدم كه كسينبود،آن شخص برگشته و به من فرمود آنچه با توست بياور!نامه را بهخدمتش دادم،بدون اينكه آن را ملاحظه كند،فرمود:به او بگو كه ترسيبراي مريضي تو نيست و سي سال ديگر خواهي مرد.من به گريه افتادم وديگر نتوانستم حركت كنم.آقا اين را به فرمود و رفت،همان طور كه حضرتفرموده بود اين قولويه 30 سال ديگر عمر كرد. كودكي به دعاي امام عصر متولد شد
در باره ولادت شيخ صدوق آمده است كه پدرش علي بن بابويه خدمتابوالقاسم حسين بن روح ،نايب خاص امام عصر(عج) رسيد ونامه اي برايامام عصر(عج)نوشت و در آن نامه از حضرت خواست بود كه در حق اودعا نمايد تا خدا به او فرزندي عنايت فرمايد.چون نايب خاص حضرتجواب نامه را آورد،علي بن بابويه ديد كه امام نوشته است:«قد دعوناكلك بذلك و سترزق ولدين ذكرين خيّرين»ما دربارة حاجتت دعاكرديم وبه زودي خداوند دوپسر بتو عنايت مي كند.به بركت دعاي امام عصر(عج) خداوند به او دو پسر عنايتكرد.ابوجعفرو ابوعبدالله كه ابوجعفر كنية شيخ صدوق ،صاحب كتاب «مَنلا يحضره الفقيه»است.امام عصر بالاي سر قرآن ميخواند
از ملا زين العابدين سلماسي شنيده شده است:روزي جناب بحرالعلوموارد حرم مطهر اميرالمؤمنين(ع)شد و درهمان حال اين بيت را زمزمه ميكرد:«چه خوش است صوت قرآن زتو دلربا شنيدن» پس از مدتي از سيد سؤال كردم :علت خواندن اين بيت چه بود؟ فرمود:چون وارد حرم اميرالمؤمنين عليه السلام شدم،ديدم كه امامعصر(عج) در بالاي سر با صداي بلند قرآن تلاوت مي فرمود.چون صدايآن بزرگوار را شنيدم اين بيت را خواندم،و چون وارد حرم شدم،حضرتقرائت قرآن را ترك نموده و از حرم بيرون رفتند.