در اين آيه همانگونه كه از مضمون آن استفاده مىشود سخن از فرد يا افرادى در ميان است كه پيامبر (ص) را با گفتههاى خود آزار مىدادند و مىگفتند" او انسان خوشباور، و دهنبينى است" (وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ)." اذن" در اصل به معنى گوش است، ولى به اشخاصى كه زياد به حرف مردم گوش مىدهند، و به اصطلاح" گوشى" هستند نيز اين كلمه اطلاق مىشود.آنها در حقيقت يكى از نقاط قوت پيامبر (ص) را كه وجود آن در يك رهبر كاملا لازم است، به عنوان نقطه ضعف نشان مىدادند و از اين واقعيت غافل بودند كه يك رهبر محبوب، بايد نهايت لطف و محبت را نشان دهد، و حتى الامكان عذرهاى مردم را بپذيرد، و در مورد عيوب آنها پردهدرى نكند (مگر در آنجا كه اين كار موجب سوء استفاده شود).لذا قرآن بلافاصله اضافه مىكند كه:" به آنها بگو اگر پيامبر گوش به سخنان شما فرا مىدهد، و عذرتان را مىپذيرد، و به گمان شما يك آدم گوشى است اين به نفع شما است"! (قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ).زيرا از اين طريق آبروى شما را حفظ كرده، و شخصيتتان را خرد نمىكند عواطف شما را جريحهدار نمىسازد، و براى حفظ محبت و اتحاد و وحدت شما از اين طريق كوشش مىكند، در حالى كه اگر او فورا پردهها را بالا مىزد، و دروغگويان را رسوا مىكرد، دردسر فراوانى براى شما فراهم مىآمد، علاوه بر اينكه آبروى عدهاى به سرعت از بين مىرفت، راه بازگشت و توبه بر آنها بسته مىشد، و افراد آلودهاى كه قابل هدايت بودند در صف بدكاران جاى مىگرفتند