تفسیر نمونه جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
اين است كه خدا و پيامبرش را راضى كنند"! (وَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ يُرْضُوهُ إِنْ كانُوا مُؤْمِنِينَ) جالب توجه اينكه در جمله فوق چون سخن از" خدا" و" پيامبر" در ميان است و قاعدتا بايد" ضمير" به صورت" تثنيه" آورده شود، ولى با اين حال ضمير مفرد به كار رفته است (منظور ضمير" يرضوه" مىباشد) اين تعبير در حقيقت اشاره به اين است كه رضايت پيامبر (ص) از رضايت خدا، جدا نيست، و او همان مىپسندد كه خدا مىپسندد، و به تعبير ديگر اين اشاره به حقيقت" توحيد افعالى" است، چرا كه پيامبر (ص) در مقابل خدا از خود استقلالى ندارد، و رضا و غضب او همه به خدا منتهى مىشود، همه براى او و در راه او است.در پارهاى از روايات نقل شده كه در عصر پيامبر مردى ضمن سخنان خود چنين گفت:"
من اطاع اللَّه و رسوله فقد فاز، و من عصاهما فقد غوى
":" كسى كه خدا و پيامبرش را اطاعت كند رستگار است، و كسى كه اين دو را مخالفت كند گمراه و نارستگار است".هنگامى كه پيامبر (ص) اين تعبير را شنيد كه او خدا و پيامبر را در يك رديف قرار داده و با" ضمير" تثنيه ذكر كرده، ناراحت شد، و فرمود:"بئس الخطيب انت، هلا قلت و من عصى اللَّه و رسوله"؟" تو بد سخنگويى هستى! چرا نگفتى هر كس نافرمانى خدا و پيامبرش را كند ..." (بلكه با ضمير تثنيه آوردى و گفتى هر كه آن دو را مخالفت كند) «1».در آيه بعد اين گونه افراد منافق را شديدا تهديد مىكند، و مىگويد:" مگر نمىدانند كسى كه با خدا و رسولش دشمنى و مخالفت كند براى او آتش دوزخ است كه جاودانه در آن ميماند".