تفسیر نمونه جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
او است، اگر عبادت به خاطر شايستگى و عظمت ذات معبود باشد، اين شايستگى و عظمت تنها در خدا است، و اگر براى اين باشد كه مىتواند سرچشمه سود و زيان گردد اين نيز مخصوص خدا است.پس از آنكه نمونههايى از آثار عظمت و تدبير خداوند را در آسمان و زمين بيان كرد و و جدان و عقل مخالفان را به داورى طلبيد و آنها به آن معترف گرديدند، در آيه بعد با لحنى قاطع مىفرمايد:" اين است اللَّه، پروردگار بر حق شما"! (فَذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ).نه بتها، و نه ساير موجوداتى را كه شريك خداوند در عبوديت قرار دادهايد و در برابر آنها سجده و تعظيم مىكنيد.آنها چگونه مىتوانند شايسته عبوديت باشند در حالى كه نه فقط نمىتوانند در آفرينش و تدبير جهان شركت كنند، بلكه خودشان سر تا پا نياز و احتياجند.سپس نتيجه گيرى مىكند" اكنون كه حق را بروشنى شناختيد، آيا بعد از حق چيزى جز ضلال و گمراهى وجود دارد؟" (فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ).با اين حال چگونه از عبادت و پرستش خدا روى مىگردانيد، با اينكه مىدانيد معبود حقى جز او نيست"؟! (فَأَنَّى تُصْرَفُونَ).اين آيه در حقيقت يك راه منطقى روشن را براى شناخت باطل و ترك آن پيشنهاد مىكند، و آن اينكه نخست بايد از طريق و جدان و عقل براى شناخت حق گام برداشت، هنگامى كه حق شناخته شد، هر چه غير آن و مخالف آن است باطل و گمراهى است، و بايد كنار گذاشته شود.و در آخرين آيه براى بيان اين نكته كه چرا آنها با وضوح مطلب و روشنايى حق به دنبال آن نمىروند مىگويد:" اينگونه فرمان خدا در باره اين افراد كه