تفسیر نمونه جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
فكرى و علمى.اما قرآن يك سخن گفتن طبيعى است و ناچار تابع سبك زيبا و بليغ سخن گفتن بشر، و در نتيجه رعايت كوتاهى و بلندى آيات نيز به تناسب مفاهيم.اما اگر قبول كنيم كه اين كلام در عين حال كه يك كتاب است يك طبيعت نيز هست، بايد اين كوتاهى و بلندى بى حساب نباشد و طبق يك قاعده دقيق علمى از آيات كوتاه آغاز كند و يك نواخت و تصاعدى رو به آيات بلند رود، بر اين اساس بايد طول هر آيهاى كوتاهتر از آيه نازل شده سال بعد و بلندتر از آيه نازل شده سال پيش باشد، و اندازه اين طولانى شدن اندازههاى دقيق و حساب شده باشد، بنا بر اين در طول 23 سال كه وحى نازل مىشده است، بايد 23 طول معدل در آيات داشته باشيم! بر اين قاعده مىتوانيم 23 ستون داشته باشيم كه همه آيات بر حسب طول در اين ستونها تقسيمبندى شود، حال از كجا مىتوانيم بفهميم كه اين تقسيمبنديها درست است؟ مىدانيم كه شان نزول بعضى از آيات قرآن معلوم است برخى را روايات تاريخى معين كرده و صريحا گفته كه در چه سال نازل شده است، و برخى را از روى مفاهيم آن مىتوان تعيين كرد: مثلا آياتى كه احكامى چون تغيير قبله، حرمت شراب، وضع حجاب، زكاة و خمس را بيان مىكند و آياتى كه از" هجرت" سخن مىگويند سال تعيين اين احكام معلوم است.با شگفتى فوق العاده مىبينيم كه اين آيات- كه سال نزولشان معلوم است- درست در همان ستونهايى قرار مىگيرند كه در اين جدول از نظر معدل طول آيات ويژه هر سال فرض شدهاند! (دقت كنيد).آنچه جالبتر است پيدا شدن دو سه مورد استثنايى است. به اين معنى كه سوره" مائده" آخرين سوره بزرگ نازل شده است، در حالى كه چند آيه از آن طبق فرمول، بايد در سالهاى اوليه نازل شده باشد. پس از تحقيق در متون تفاسير و