تكثرگرايي سياسي بخش مهمي از مشاركت سياسي است كه تحت عنوان مشاركت غير مستقيم و نهادمند مردم در سياست از آن ياد ميشود. منظور از تكثر گرايي سياسي، وجود احزاب، گروهها و جناحهاي سياسي است كه «فعالان سياسي» در قالب اين نهادها، به ديدگاهها و مواضع سياسي خود سامان ميدهند.33هدف عمده اين گونه نهادهاي حزبي و جناحي، دسترسي به حكومت و تصدي مراكز رسمي قدرت سياسي، به منظور اداره امور عامه، بر اساس ديدگاهها و برنامههاي خود ميباشد. در يك جامعه تكثرگرا كه بر مبناي يكسري اصول موضوعه و عقايد مورد قبول همه گروهها، وحدت سياسي ـ ملي و ارزش جامعه تأمين و تضمين شده است، حزب يا جناح حاكم همواره در تعارض و رقابت با احزاب رقيب، در تلاش ارائه خط مشيها و برنامههايي است كه بتواند حداكثر منافع عامه را تأمين و بنابراين بيشترين حجم حمايتهاي مردمي را حفظ كند.34 وجود چنين ساختار مردم گرايانه و مردم مدارانه در جامعه تكثرگرا، دو كار ويژه مهم انجام ميدهد: نخست گسترش آگاهيها و نهادهاي سياسي ـ مردمي و دوم: تقريب مصالح نظام سياسي با مصلحت عامه؛ حزب يا جناح حاكم در رقابت با احزاب معارض، مصلحت دولت را اساسا هنگامي تضمين خواهد كرد كه بتواند مصالح عامه را تشخيص و تأمين نمايد. در غير اين صورت بطور مسالمتآميز از دايره قدرت و دولت بيرون خواهد شد.احزاب و گروههاي سياسي را به دو اعتبار تقسيمات كشوري و تقسيمات اعتقادي ميتوان تفكيك و مورد بررسي قرار داد. بر مبناي تقسيمات كشوري؛ احزاب و جناحهاي سياسي به دو دسته مهم تقسيم ميشوند: احزاب منطقهاي و احزاب ملي.گروهها يا احزاب منطقهاي نهادها و جماعاتي هستند كه در محدوده امور سياسي منطقهاي و محلي فعاليت ميكنند. اين دستجات و گروهها عموما بر منابع محلي متكي بوده و طبعا سياستهاي اصولاً منطقهاي را دنبال ميكنند. گروههاي سياسي محلي در انتخابات شوراهاي محلي، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به رقابتهاي سياسي پرداخته و در برخي مواقع هم موفق به دستيابي به نهادهاي اجرايي محلي از قبيل استانداريها، مديريت دانشگاهها و ادارات محلي ميگردند. مطبوعات و محافل منطقهاي دارند اعضاي آنها نوعا بومي است و بنا به موقعيتها و شرايط، بطور متناوب با سياستها و فعاليتهاي احزاب و جناحهاي ملي همدلي و همراهي ميكنند.35برخلاف گروههاي منطقهاي، احزاب و جناحهاي ملي، عموما برنامهها و فعاليتهاي ملي و فراگير دارند. اين نوع احزاب يا جناحها، نظر به سياست گذاري كلان دولت دارند و با تأسيس دفاتر و حوزههاي حزبي ـ جناحي در شهرستانها و مراكز استان، فعاليت سياسي خود را سازماندهي ميكنند. نشريات آنها در سطح ملي منتشر ميشود و در تلاش جذب و تربيت نيروهاي كارآمد از تمام سطوح و مناطق كشور ميباشند. هدف عمده اين نوع جناحها و يا احزاب دستيابي به اكثريتهاي پارلماني، پيروزي در رقابتهاي رياست جمهوري و بطور كلي قبضه نمودن مراكز تصميم سازي و تصميمگيري كشور، به منظور اجراي ديدگاهها و برنامههاي خود در سطح ملي و كشوري است.36چنانكه اشاره كرديم احزاب سياسي به لحاظ عقيده و مذهب نيز به دو گروه عمده تقسيم ميشوند:الف) احزاب اسلاميب) احزاب غير اسلاميمنظور از احزاب اسلامي جناحها و گروههايي هستند كه به اصول اعتقادي اسلام ايمان دارند: اين گونه احزاب كه بر مبناي تقسيمات كشوري به دو گروه منطقهاي و ملي قابل تقسيم هستند، علي الاصول به نقش و نيز ضرورت تطبيق ديانت و شريعت اسلام با لوازم و الزامات زندگي سياسي اصرار دارند.37 بايد تأكيد نمود كه رويكرد فوق در نسبت بين دين و سياست، نتايجي ذاتا تكثرگرايانه و نخبه گرايانه در حوزه سياست توليد ميكند. زيرا، با فرض نقش دين در سياست، اولين «مسأله»اي كه طرح ميشود، ضرورت قرائت، فهم و بطور كلي تفسير متون و منابع شرعي است. و اين امر بنا به كثرت گريزناپذير فهمها از يك طرف، و تعدد مفسران از سوي ديگر كه جماعات انساني را به ضرورت به تقليد از اين يا آن مفسر سوق داده و ميدهد، سنگ بناي پلوراليسم فكري ـ سياسي در جامعه اسلامي را بنياد مينهد.38با توجه به ويژگيهاي فوق در احزاب اسلامي، اين گروهها به دو دسته احزاب مذهبي ـ فرقهاي و نيز احزاب فقهي ـ اجتهادي تفكيك ميشوند. در سطور آتي به ماهيت و شيوه فعاليت اين نوع احزاب مذهبي بيشتر خواهيم پرداخت.احزاب غير اسلامي، كه به اصول اعتقادي اسلام ايمان ندارند و حقانيت دين اسلام را انكار نموده و ملتزم به شريعت پيامبر اسلام صلياللهعليهوآله نيستند، به لحاظ اعتقادي به سه دسته احزاب كتابي، احزاب غير كتابي و احزاب سكولار تقسيم ميشوند.