مرز امر به معروف و نهى از منكر - اح‍ک‍ام‌ دف‍اع‌ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اح‍ک‍ام‌ دف‍اع‌ - نسخه متنی

ن‍م‍ای‍ن‍دگ‍ی‌ ول‍ی‌ ف‍ق‍ی‍ه‌ در س‍پ‍اه‌ پ‍ژوه‍ش‍ک‍ده‌ ت‍ح‍ق‍ی‍ق‍ات‌ اس‍لام‍ی‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جايى كه مصلحت ها با هم مزاحمت كنند، بايد مصلحت مهم تر را بـرگـزيد، جايى كه مفاسد با مصالح مقابله
كنند، هر كدام مهم تر است مقدّم مى شود و هر جا هم كه مفاسد با يكديگر در تعارض باشند بايد آن موردى را
كه مفسده كمترى دارد، برگزيد.

4 ـ مـعـروف و مـنـكـر گـاهـى از امـور پـر ارزش و مـهـم اسـت و كيان اسلام و حوزه اسلامى به آن
وابـسـتـه اسـت ، مـانـنـد جـان ، مـال و آبـروى مـسـلمـانـان ، اصـول ديـن يـا مـذهب ، آثار اسلام
و شعاير اسلامى ، حفظ قرآن مجيد، حفظ عقايد مسلمانان ، احكام ضـرورى ديـن ، عـزّت ، شـوكـت و
اسـتـقـلال كشور اسلامى در عرصه هاى گوناگون سياسى ، اقتصادى ، فرهنگى و مانند اين ها.

گـاهـى نيز معروف و منكر از امور فرعى و فردى است و نسبت به كيان اسلام و حوزه اسلامى از اهميت كمترى
برخوردار است ، مانند امركردن فرد خاصى به نماز و نهى او از گناه .

مرز امر به معروف و نهى از منكر

معروف و منكر ـ همان طور كه گذشت ـ گاهى از امور بزرگ و مهم و زمانى نيز از امور كم اهميت و فـردى اسـت
. بـراى بـرپـايـى مـعـروف هـاى مـهم و ريشه كنى منكرات بزرگ ، بايد از جان ، مـال و آبـرو هم گذشت .

ولى در امور كم اهميت چنين نيست . بر اين اساس شرط (نبودن مفسده)  و ديـگـر شرايط امر و نهى مربوط به
قسم دوم است . چنان كه بعضى از فقهاى بزرگ نيز به اين نكته اشاره كرده اند.

مرحوم محمد جواد مغنيه ، ذيل شرط چهارم امر و نهى مى نويسد:

شـايـسـتـه اسـت اشـاره كنيم به اين كه اين شرط تنها به مخالفت (فروع دين) (170) اختصاص دارد. اما در
صورتى كه بر (دين و اصول آن)  خوف (ضرر) باشد، در اين صورت ، جهاد و صرف جان و مال واجب است .(171)

مـرحـوم آيـة الله حـكـيـم نـيـز در پاسخ اين استفتا كه : (در رساله عمليه شما، در باب امر به مـعـروف
و نـهى از منكر آمده است كه امر به معروف و نهى از منكر، بايد مستلزم ضررى به جان يـا آبـرو و مـال
نباشد. در حالى كه در تاريخ اسلام ، مؤ منان صالحى ، اين فريضه را انجام دادنـد و در ايـن راه مـصـائب
و سـخـتـى هـاى فـراوان ، متحمل شدند، آيا اين عمل آنان ، عمل صحيحى نبوده است ؟) مى فرمايد:

شـرايـطـى كـه براى امر به معروف و نهى از منكر بيان نموده ايم و فقها رضوان الله عليهم ،ذكـر كـرده
انـد، شـرايـطـى اسـت كـه بـراى نـهـى از مـنـكـرات مـتـعـارف ، بـيـان شـده اسـت ، مـثـل تـرك
نـمـاز، يـا شـرب خـمـر، يـا تـجـاوز بـه امـوال مـردم و امـثـال ايـن هـا، [يـعـنـى ] امورى كه با
اساس دين سر و كار ندارد و كيان اسلام را به خطر نمى انـدازد؛ امـا مـنـكـراتـى كـه وقـوع آن هـا
اسـاس ديـن را مـتـزلزل مـى كـند، دفع آن امور واجب است و فداكارى در راه محافظت اساس دين و كيان
اسلام به مـال و جـان ، واجـب اسـت . چـنان كه براى حفظ كيان اسلام در بسيارى از اعصار و بلاد، جهاد
واجب بوده و مى باشد و آن عملى كه اين مؤ منان انجام داده اند و ضربه هايى كه در اين راه به آنان وارد
شده ، از اين نوع دوم بوده است .(172)

بنابراين ، امر به معروف در موضوعات كم اهميت ، مرز مشخصى دارد و آن عبارت از مفسده نداشتن و خـالى
بـودن از ضرر است . به عنوان مثال ، اگر كسى كوچه را كثيف كرده باشد، بايد او را امـر و نـهـى كـرد،
ولى شـايـسـتـه نـيـسـت كـه انـسان در اين گونه موارد پافشارى كند و جان ، مال و آبروى خود را در
معرض خطر قرار دهد.

امـا امـر و نـهـى در مـوضـوعـات ارزشـمـنـد و مورد اهتمام شارع مقدس ، مرز نمى شناسد و هيچ امر
محترمى نمى تواند با آن برابرى كند و جلو امر و نهى را بگيرد.

احكام امر و نهى در امور متعارف

با توجه به توضيحات ياد شده ، مسائل زير به امر و نهى در اين گونه موضوعات مربوط مى شود:

1 ـ اگـر نـاهى بداند يا گمان كند كه نهى او سبب وارد شدن ضرر جانى ، مالى يا آبرويى ـ هرچند در آينده ـ
خواهد شد، تكليف از او ساقط است .(173)

2 ـ چـنـانچه بر جان يا آبروى خود يا مؤ منان بترسد، نهى كردنش حرام است ، در صورتى هم كه بر اموال
قابل توجه مؤ منان بترسد، نهى كردن حرام است .(174)

3 ـ اگـر بـر پـا داشـتـن واجـب يـاجـلوگـيـرى از مـنـكـر بـر صـرف مـال قـابـل تـوجه متوقّف باشد،

/ 37