مسأله حجاب نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
كليد علقه خانوادگى در دست مرد است و همينكه علاقه مرد از بين رفت كانون خانوادگى به طور طبيعى منحل است . چنين كانونى را كه بايد بر محبت و علاقه و صميميت استوار باشد , نمى شود با زور و اجبار قانونى نگهدارى كرد . زن مانند نوكر يا كارگر نيست كه قانون اجبارى بتواند او را در محل كارش على رغم صاحب كار نگهدارى كند . اسلام تدابيرى انديشيده است كه دلسردى و بى مهرى بين زوجين پيش نيايد و مرد از روى شوق و رغبت پروانه وار به دور شمع وجود همسرش بچرخد اما اگر موجبات نارضائى و جدائى فراهم شد و مرد خواست همسرش را طلاق بدهد , اسلام اين كار را بسيار زشت مى داند ولى مانع آن هم نمى شود , زيرا ديگر چاره اى نيست . اين يك نمونه روشنى از مباحهاى اقتضائى است . غالب استثناهاى باب حجاب از همين قبيل است , خواه استثناهائى كه در باب محارم است يا استثناهائى كه از لحاظ مقدار پوشش است . لهذا در مورد محارم ( غير شوهر ) هر قدر زن پوشيده تر باشد بهتر است . تهييج شهوت در مورد محارم درجه اول از قبيل پدر و فرزند و عمو و برادر تقريبا صفر است ولى جاذبه زن مخصوصا اگر جوان و زيبا باشد در محارم درجات بعدى مخصوصا در محارم سببى از قبيل پدر شوهر و پسر شوهر بى تأثير نيست . رخصت شارع در اين موارد براى ضرورت اختلاط و معاشرتهاى زيادى است كه بين محارم اجتناب ناپذير است . فكر كنيد اگر پوشش زن نسبت به برادر و پدر