نبودن حريم ميان زن و مرد و آزادى معاشرتهاى بى بندوبار , هيجانها و التهابهاى جنسى را فزون مى بخشد و تقاضاى سكس را به صورت يك عطش روحى و يك خواست اشباع نشدنى در مى آورد . غريزه جنسى , غريزه اى نيرومند , عميق و (( دريا صفت )) است , هر چه بيشتر اطاعت شود سركش تر مى گردد , همچون آتش كه هر چه به آن بيشتر خوراك بدهند , شعله ورتر مى شود . براى درك اين مطلب به دو چيز بايد توجه داشت : 1 - تاريخ همانطورى كه از آزمندان ثروت ياد مى كند كه با حرص و آزى حيرت آور در پى گرد آوردن پول و ثروت بوده اند و هرچه بيشتر جمع مى كرده اند حريصتر مى شده اند , همچنين از آزمندانى در زمينه مسائل جنسى ياد مى كند . اينها نيز به هيچ وجه از نظر حس تصرف تملك زيبا و يان در يك حدى متوقف نشده اند . صاحبان حرمسراها و در واقع همه كسانى كه قدرت استفاده داشته اند چنين بوده اند . كريستن سن نويسنده كتاب (( ايران در زمان ساسانيان )) در فصل نهم كتاب خويش مى نويسد : (( در نقش شكار طاق بستان فقط چند تن از سه هزار زنى كه خسرو ( پرويز ) در حرم داشت مى بينيم . اين شهريار هيچگاه از اين ميل سير نمى شد . دوشيزگان و بيوگان و زنان صاحب اولاد را در هر جا نشان مى دادند , به حرم خود مى آورد . هر زمان كه ميل تجديد حرم مى كرد , نامه اى چند به فرمانروايان اطراف مى فرستاد و در آن وصف زن كامل عيار