آب غالب شد بر آتش از لهيب
چونكه ديگى حايل آمد آن دو را
نيست كرد آن آب را كردش هوا
زآتش او جوشد چو باشد در (( حجيب ))
نيست كرد آن آب را كردش هوا
نيست كرد آن آب را كردش هوا
تبدى النفار دلالا و هى آنسه يا حسن
معنى الرضا فى صوره الغضب
معنى الرضا فى صوره الغضب
معنى الرضا فى صوره الغضب
چه خوش نازى است ناز خوبرويان
زديده رانده را از ديده جويان
زديده رانده را از ديده جويان
زديده رانده را از ديده جويان