(خلافت ) هنگامى بيش از هـر وقت ديگر خنده آور بود كه يزيدبن معاويه آن را به خود بست ؛ زيرا سرسخت
ترين دشمنان اسلام و رسالت ، مدعى جانشينى رسول خدا(ص ) شده بود!ولى امـام حسين (ع ) با انقلاب مقدس خود، تار و پود اين نقشه ها و فريب كارى ها را از هم گـسـسـت ، و
افـكـار عـمومى مسلمين را در مورد رهبرى جهان اسلام - كه از آن به (خلافت ) تـعـبـيـر مـى شـود -
دوبـاره بـه مـقـيـاس صـحـيـح بـازگـردانـيـد و ثابت كرد كه خليفه رسـول خدا(ص ) كسى است كه رسول
خدا(ص ) او را صريحا تعيين كرده است .امّا كسانى كه با زور شمشير، رياست مسلمانان را به عهده گرفته
اند (رئيس ) هستند، [امّا] (خليفه ) و (جـانـشـيـن پـيـامـبـر(ص )) نـيستند، و چه بسيار فرق است ميان
(رئيس مسلمانان ) و (خليفه مسلمين ).(187)قـيـام عـاشـورا حـتـى عـلمـا و دانـشـمـنـدان مـنـصـف و مـطـّلع اهـل سـنـت را بـه اظـهـار
حـقـايـق و مـوضـع گـيـرى صـريـح كـشـانـد و مـعـيـار حـق و باطل را مشخص نمود.مورّخ و دانشمند معروف اهل تسنّن ، الوردى ، در اين مورد مى گويد:... شيعيان نخستين كسانى هستند كه تفكّر انقلابى و پرچم قيام را در اسلام بر ضدّ طغيان بـه دوش
كـشـيـدنـد و همواره نظريّات شيعه روح انقلاب را با خود همراه داشت . عقيده به امـامـت ، كـه شيعه
بدان سخت ايمان داشت ، آن ها را به انتقاد واعتراض نسبت به هياءت هاى حـاكـمـه و بـالاءخـره ،
جـبـهـه گـيـرى در بـرابر آن ها وا مى داشت و اين حقيقت در سراسر تاريخ شيعه مشهود است .بـه عـقـيـده شـيـعـه ، هـر حـكـومـتـى غـاصـب و ظـالم اسـت ، بـه هـر شـكـل و در هـر قـالبـى كـه
بـاشـد مگر آن كه امام معصوم يا نايب او زمام حكومت را در دست گـيـرد. بـه هـمـيـن دليـل بـود كـه
شـيـعه در طول تاريخ ، به طور مداوم ، در يك جريان انـقـلابـى مـسـتـمـر بـه سـر مـى بـرنـد؛ نـه
آرام مـى گـرفـتـنـد و نـه آن را رهـا مـى كردند.(188)
5 ـ درس جهاد و شهادت
قيام عاشورا درس دين باورى ، ايثار، شجاعت ، شهامت ، فداكارى ، جـهـاد در راه خـدا، امر به معروف و نهى از منكر و روحيّه ستيزه جوئى و پرخاش گرى و جـسـارت در مـقـابـل حـكـّام
جـور را در مـسـلمـانـان ايـجـاد نـمـود و پـيـروان مـكـتـب اهل بيت (ع ) را به عنوان سرسخت ترين
حاميان دين پيامبر(ص ) جلوه گر ساخت .مـبارزان و رهبران شيعه در تاريخ جنبش هاى حركت آفرين خود، صحنه هاى اعجاب آميزى از رشـادت ،
شـجـاعـت ، دليـرى ، فـداكارى ، و ايثار خلق نمودند و هرگز بيم و ترسى از قدرت حاكم به دل راه ندادند
و در برابر هيچ حكومت ظالم و سخت گيرى تسليم نشدند و بـا شـيـوه رازدارى و تـقـيـّه ، سـخـت تـريـن
شـرايـط را تـحـمـّل نـمـودنـد ودر بـرابـر مـوج هـاى سـهمگين و طوفان هاى بنيان كن ، با گذشتن از
گذرگاه شهادت ، همواره قد برافراشته داشتند.اين ويژگيها است كه همواره شيعه را در تـاريـخ بـه
عـنـوان نـيـرومندترين سازمان انقلابى اسلام ، كه از زمامداران با فرياد و پـرخـاش مـطـالبـه
عـدالت و استقرار ارزش هاى والاى اسلامى و انسانى مى نموده است ، جلوه گر كرده است .(189)
6 ـ پيروزى خون بر شمشير
قيام عاشورا نشان داد كه خون بر شمشير پيروز است و اين شعار به عنوان يك ويژگى ماندگار در تاريخ اسلام به يادگار خواهد ماند.سيد جعفر شهيدى مى نويسد:هـيـچ عـمـلى در طـبـيـعـت بـى عـكـس العـمـل نـخـواهـد مـانـد. عـكـس العـمـل مـمـكـن اسـت فـورى
پـديـد شـود و مـمـكـن اسـت سـال هـا يـا ده هـا سـال مـدّت بـخـواهد، امّا بالاءخره پديد خواهد شد.اين سنّت آفرينش است . اين قانون خدا اسـت كـه دگـرگـون نـخـواهـد شـد:سـتـمكار بايد به كيفر خود
برسد، خون مظلوم بايد خـواسـتـه شـود. نـخـسـتين مرحله عكس العمل - چنان كه گفتيم ـ پشيمانى بود؛
پشيمانى در سـران سـپـاه ، پـشيمانى در سربازان ، و سپس پشيمانى در حوزه حكومت كوفه و سلطنت دمشق .چـنـدى نـگـذشت كه پسر زياد، عمر سعد را خواست و گفت :آن نوشته اى كه درباره كشتن حسين به تو دادم چه
شد؟ آن را به من بده !ـ مگر آن نوشته تا چه وقت پيش من مى ماند؟ آن را گم كرده ام .