قیام عاشورا و انقلاب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قیام عاشورا و انقلاب اسلامی - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در خـود قـرآن مـجـيـد، كـتاب خدا به عنوان هدايتگر به سوى استوارترين راه هاى سعادت معرفى شده است :

اِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدى لِلَّتى هِىَ اءَقْوَمُ(اسراء: 9)

اين قرآن مردم را به آيينى كه مستقيم ترين و پابرجاترين آيين هاست هدايت مى كند.

در عـرصـه اعـتقادات ، اخلاق و قوانين اجتماعى ، اقتصادى ، سياسى و حكومتى نيز بهترين عقايد درست ،
سفارشات اخلاقى و قوانين زندگى ساز در اين كتاب آسمانى آمده است . امّا ايـن كتاب آنگاه نقش هدايتى
خود را ايفا خواهد كرد كه مفسّر آن ، خاندان پيامبر(ع ) و عترت پاكش ، يعنى امامان معصوم باشند.

بنابراين ، قرآن منهاى عترت (مهجور و غريب ) است .

غـربـت قرآن و عترت ، يك وجه تشابه ميان آن دو است ؛ زيرا همان گونه كه قرآن مهجور شد، امام على (ع ) و
فرزندان معصومش نيز تنها ماندند.

امام على (ع ) فرمود:

ما زِلْتُ مُنْذُ قُبِضَ رَسُولُ اللّهِ مَظْلُوماً(16)

من از زمان وفات پيامبر(ص ) پيوسته مظلوم بوده ام .

به راستى چرا مردم پس از پيامبر(ص ) براى خلافت سراغ على (ع ) نرفتند؟! پاسخ آن اسـت كـه دليـلى جـز
بهانه نداشتند؛ مثلاً اين كه سن على براى حكومت كم است ، اين كه او پدران و برادران و بستگان برخى از
افراد تازه مسلمان شده را در جنگ ها كشته و به همين جـهـت مـى تـرسـيـم آنـان تـسـليـم او نـشـونـد؛
ايـن كـه او اهـل مـزاح اسـت و... روح سـخـن اين كه اينها همه بهانه بود و بس ؛ زيرا مى دانستند تثبيت
حكومت مولا همان ، و افول ارزش هاى طاغوتى كه اينان پاسدار آن بودند همان .

تـاريـخ اسـلام چـهـره اى را بـه درخـشـانـى امـام عـلى (ع ) نـمـى شناسد. همه اوراق كتاب زنـدگـى
امـام عـلى (ع ) سـنـد افتخار او است . او بزرگ مردى است كه ده ها آيه قرآن ، در شـاءن و مـنـزلتـش نازل
شده است .(17) على (ع ) آن چهره درخشانى است كه پيامبر اكـرم (ص ) از آغـاز بـعـثـت تـا آخـريـن لحـظـه
عـمـر مـبـاركـشـان از فـضـايـل و مـنـاقـب او سخن مى گفت .

فضايل على (ع ) به حدّى بود كه تا پيش از
بازى سـقـيـفـه ، احـدى تـرديـد نـداشت كه على (ع ) شايسته خلافت است ، چنان كه يعقوبى مى گويد:

مهاجران و انصار شكى درباره خلافت على (ع ) پس از پيامبر(ص ) نداشتند.(18)

ايـن واقـعيّات تاريخ است و همين لياقت ها بود كه سبب شد پيامبر به امر خداوند، امام على (ع ) را بـه
امـامـت مـنـصـوب كـنـد. سـعـادت امـت در آن بـود كـه بـا جـان و دل ايـن وصـيـت نـاصـحـانـه
پـيـامـبـر(ص ) را مـى شـنـيـدنـد و عـمـل مـى كـردنـد و قرآن و عترت را در سرلوحه برنامه هاى زندگى
خود قرار مى دادند. ولى افـسـوس كـه چـنـيـن نـشـد و سـرانـجـام عـلى (ع ) خـانـه نـشـين شد؛ ابوذر و
اصحاب پـيـامبر(ص ) مطرود شدند؛ بيت المال چپاول شد؛ منحرفان و فرصت طلبان در بالاترين سـطـوح
خـلافـت نـفـوذ كردند؛ نامحرمان ارمغان بزرگ پيامبر(ص ) را به غارت بردند و سـرانجام ، گل خوشبوى
رسول اللّه (ص ) سالار شهيدان ابى عبداللّه (ع ) و ديگر امامان معصوم به شهادت رسيدند.

2 ـ رنگ باختن معنويات

از عـوامـل مـهـم زمـينه ساز حادثه عاشورا، كم رنگ شدن معنويات در جامعه آن روز مسلمانان بود.

مقام
معظم رهبرى (مد ظله العالى ) در اين زمينه مى فرمايد:

دو عـامـل از عـوامل اصلى اين گمراهى و انحراف عمومى است :

يكى دور شدن از ذكر خدا كه مـظـهـر آن
صـلات و نـمـاز است ؛ يعنى فراموش كردن خدا و معنويت از زندگى و فراموش كـردن خـدا و جـدا كـردن
حـسـاب مـعـنويت از زندگى و فراموش كردن توجه و ذكر و دعا و تـوسـل و طـلب تـوفـيق از خداى متعال و
توكل بر خدا و كنار گذاشتن محاسبات خدايى از زنـدگـى .

و عـامـل دوّم (اِتـّبـعـُوا الشَّهـَوات )

اسـت ؛ يـعـنـى دنـبـال شـهـوتـرانى و هوسرانى ها و در يك جمله دنياطلبى ها رفتن و جمع آورى ثروت و
مـال بـودن و التـذاذ و بـه دام شـهـوات دنـيـا افـتـادن و اصل دانستن اينها و فراموش كردن آرمان ها.

اين درد اساسى و بزرگ ماست ، ما هم ممكن است به اين درد دچار شويم .(19)

متاءسفانه پس از پيامبر گرامى اسلام (ص ) با انحراف سياسى و فرهنگى كه در جامعه اسـلامـى بـه وجـود
آمد، به تدريج معنويت رنگ باخت . دوباره پاسداران ارزش هاى جاهلى بـه احـيـاى آن پـرداخـتـنـد و
ارزش هـاى الهـى جـاى خود را به ارزش هاى مادّى داد.

/ 73