قیام عاشورا و انقلاب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قیام عاشورا و انقلاب اسلامی - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در زمان پيامبر مردم در جهاد و ايثار از يكديگر

سبقت مى گرفتند. اما بعد از آن حضرت ، به سوى دنـيـا و متاع ناچيز آن روى آوردند. تا ديروز، خواصّ
(امير بر دنيا) بودند و دنيا را به هـيچ مى انگاشتند، اما بعد از حضرت (اسير دنيا) شدند و جلوه هاى
دنيا برايشان همچون بـت شـد و ايـن درد بـى درمـانـى بـود كـه تـا دوره حـكـومـت عدل على (ع ) ادامه
يافت .

مشكل اساسى حكومت آن حضرت همين دنياپرستان بودند و بر همين اساس ، بيشترين عنصر مـوعـظـه در نـهـج
البـلاغه (تحقير دنيا و تشويق مردم به اعراض از آن ) است ؛ ولى آن چـنـان دنـيـا مـعـشـوق و
مـعـبـودشـان شـده بـود كـه آن هـمـه مـواعـظ از دل برآمده بر دل سنگشان ننشست و به تعبير زيباى
مقام معظم رهبرى :

غمگينانه بايد گفت كه حتى عدل علوى و زهد علوى هم نتوانست موج مخرّب دنياطلبى را در آن دوران مهار
كند و در نهايت شد آنچه شد.

زمـيـنه ساز اين انحراف بزرگ ، انحراف سياسى بود كه بعد از پيامبر(ص ) در ميان امت اسـلام جـان گـرفـت
. بـى تـرديد اگر سايه عدل و زهد علوى از همان آغاز بعد از رحلت پـيـامـبـر بر سر مردم گسترده مى شد،
همان جوّ ايمان و ايثار و فداكارى ادامه مى يافت ؛ زيرا حاكميت نقش ‍ مهم و مؤ ثرى در تعالى يا سقوط
جامعه دارد.

در سخنى از امام على (ع ) رسيده است :

اَلنّاسُ بِاُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِابآئِهِمْ(20)

مردم به حاكمانشان شبيه ترند تا به پدرانشان .

اين سخن نقش مهم و كليدى حكومت و حاكميت را در تربيت مردم بيان مى كند. بعد از انحراف سياسى ، دومين
عامل زمينه ساز دورى از معنويت ، موج گسترده فتوحات دوره خلفا بود. اين فتوحات گرچه بر جغرافياى كشور
اسلامى افزود، ولى به سرعت جامعه اسلامى را به سوى مادى گرايى و دنياپرستى سوق داد.

افزون بر اين دو عامل ، عامل سومى هم در رنگ باختن معنويت و گرم شدن تنور دنياگرايى نـقـش ‍ داشـت و
آن بـذل و بـخـشـش هـاى فـراوان عـثـمـان از بـيـت المـال بـود. ايـن گـونـه بـخـشـش هـا حـريصان را
حريص تر كرده و تمام معنويت را تحت الشـعـاع قـرار مـى داد. بـنـابراين روى آوردن به متاع دنيا
تاءثير فراوانى در كم رنگ شدن معنويت جامعه داشت .

اين حقيقت را قرآن كريم چنين تبيين مى كند:

فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ اءَضاعُوا الصَّلوةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ
يَلْقَوْنَ غَيًّامريم : 59

پـس بـعـد از آنـها (پيامبران )، فرزندان ناشايسته اى روى كار آمدند كه نماز را ضايع كردند و پيروى از
شهوات نمودند و به زودى مجازات گمراهى خود را خواهند ديد.

مـقـصـود از اضـاعـه نـمـاز در ايـن جـا، فـاصـله گرفتن از معنويات است ، چرا كه نماز در بـسـيـارى
از آيـات قـرآن ، سـمـبـل هـمـه مـعـنـويـات اسـت .

چنان كه مرحوم علامه طباطبايى ذيل آيه 37 سوره نور
مى گويد:

اقامه نماز سمبل عمل كردن به همه وظايف بندگى است .(21)

مقصود از پيروى از شهوات ، غوطه ور شدن در خواسته هاى نامشروع و حيوانى است .

در روايتى رهروى شهوات چنين تفسير شده است :

مَنْ بَنَى الشَّديدَ وَ رَكِبَ الْمَنْظُورَ وَ لَبِسَ الْمَشْهُورَ(22)

كـسـى كـه خـانـه مـجـلل بـنـا كند و مركب هاى چشم پر كن سوار شود و لباس هاى شهرت بپوشد.

آرى ! آن گاه كه معنويت و ارزش هاى الهى رنگ ببازد، خانه هاى آن چنانى ، مركب طاغوتى و لباس شهرت كه
مايه انگشت نما شدن است ارزش تلقى مى شوند.

جالب اين جاست كه در روايـتـى پـيـامـبـر اكـرم بـه
صـراحت همين وضعيت را براى امت اسلام پيش بينى كرده و فرموده است :

بـعـد از شـصـت سـال افـرادى روى كـار مـى آيند كه نماز را ضايع مى كنند و در شهوات غـوطـه ور مـى
شـونـد و بـه زودى نـتيجه گمراهى خود را خواهند ديد و بعد از آنها گروه ديـگـرى روى كـار مـى آيـنـد
كه قرآن را با آب و تاب مى خوانند، ولى از شانه هاى آنها بـالا نـمـى رود (چـون نـه از روى اخـلاص اسـت
و نـه بـراى تدبر و انديشه و نه براى عـمـل ، بـلكـه از روى ريـا و تـظـاهـر اسـت و يـا قـنـاعـت
كـردن بـه الفـاظ و بـه هـمـيـن دليل اعمال آنها به مقام قرب خدا بالا نمى رود).(23)

/ 73