87 افطاري - داستان راستان جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان راستان - جلد 2

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

87 افطاري

انس بن مالك ، سالها در خانه رسول خدا خدمتكار بود و تا آخرين روز حيات رسول خدا اين افتخار را داشت . او بيش از هر كس ديگر ، به اخلاق و عادات شخصي رسول اكرم آشنا بود . آگاه بود كه رسول اكرم در خوراك و پوشاك چقدر ساده و بي تكلف زندگي مي كند . در روزهايي كه روزه مي گرفت ، همه افطاري و سحري او عبارت بود از مقداري شير يا شربت و مقداري تريد ساده - گاهي براي افطار و سحر ، جداگانه ، اين غذاي ساده تهيه مي شد و گاهي به يك نوبت غذا اكتفا مي كرد و با همان روزه مي گرفت . يك شب ، طبق معمول ، انس بن مالك مقداري شير يا چيز ديگر براي افطاري رسول اكرم آماده كرد ، اما رسول اكرم آن روز وقت افطار نيامد . پاسي از شب گذشت و مراجعت نفرمود . انس مطمئن شد كه رسول اكرم خواهش بعضي از اصحاب را اجابت كرده و افطاري را در خانه آنان خورده است . از اين رو آنچه تهيه ديده بود خودش خورد . طولي نكشيد رسول اكرم به خانه برگشت . انس از يك نفر كه همراه حضرت بود پرسيد : " ايشان امشب كجا افطار كردند ؟ " گفت : " هنوز افطار نكرده اند . بعضي گرفتاريها پيش آمد و آمدنشان دير شد " . انس از كار خود يك دنيا پشيمان و شرمسار شد ، زيرا شب گذشته بود و تهيه چيزي ممكن نبود . منتظر بود رسول اكرم از او غذا بخواهد ، و او از كرده خود معذرتخواهي كند . اما از آن سو رسول اكرم از قرائن و احوال فهميد چه شده ، نامي از غذا نبرد و گرسنه به بستر رفت . انس گفت : " رسول خدا تا زنده بود موضوع آن شب را بازگو نكرد و به روي من نياورد " ( 1 ) .

1. كحل البصر ، محدث قمي ، صفحه . 67

/ 72