108 دربارگاه رستم - داستان راستان جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان راستان - جلد 2

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

108 دربارگاه رستم

رستم فرخ زاد ، با سپاه گران و ساز و برگ كامل ، براي سركوبي مسلمانان كه قبلا شكست سختي به ايرانيان داده بودند ، وارد قادسيه شد . مسلمانان به سر كردگي سعد و قاص تا نزديك قادسيه جلو آمده بودند . سعد عده اي را مأمور كرده بود تا پيشاپيش سپاه به عنوان " مقدمه الجيش " و پيشاهنگ حركت كنند . رياست اين عده با مردي بود به نام زهره بن عبدالله . رستم پس از آنكه شبي را در قادسيه به روز آورد ، براي آنكه وضع دشمن را از نزديك ببيند سوار شد ، و به راه افتاد و در كنار اردوگاه مسلمانان بر روي تپه اي ايستاد و مدتي وضع آنها را تحت نظر گرفت . بديهي است نه عدد و نه تجهيزات و ساز و برگ مسلمانان چيزي نبود كه اسباب وحشت بشود . اما در عين حال ، مثل اينكه به قلبش الهام شده بود كه جنگ با اين مردم سر انجام نيكي نخواهد داشت ، رستم همان شب با پيغام ، زهره بن عبدالله را نزد خود طلبيد ، و به او پيشنهاد صلح كرد ، اما به اين صورت كه پولي بگيرند و برگردند سرجاي خود .

رستم با غرور و بلند پروازي - كه مخصوص خود او بود - به او گفت : " شما همسايه ما بوديد و ما به شما نيكي مي كرديم . شما از انعام ما بهره مند مي شديد و گاهي كه خطري از ناحيه كسي شما را تهديد مي كرد ، ما از شما حمايت و شما را حفظ مي كرديم ، تاريخ گواه اين مطلب است " . سخن رستم كه به اينجا رسيد زهره گفت : " همه اينها كه راجع به گذشته گفتي صحيح است ، اما تو بايد اين واقعيت را درك كني كه امروز غير از ديروز است . ما ديگر آن مردم نيستيم كه طالب دنيا و ماديات باشيم . ما از هدفهاي دنيايي گذشته هدفهاي آخرتي داريم . ما قبلا همان طور بوديم كه تو گفتي ، تا روزي كه خداوند پيغمبر خويش را در ميان ما مبعوث فرمود . او ما را به خداي يگانه خواند . ما دين او را پذيرفتيم . خداوند به پيغمبر خويش وحي كرد كه اگر پيروان تو بر آنچه به تو وحي شده ثابت بمانند ، خداوند آنان را بر همه اقوام و ملل ديگر تسلط خواهد بخشيد . هر كس به اين دين بپيوندد عزيز مي گردد و هر كس تخلف كند خوار و زبون مي شود " . رستم گفت : - " ممكن است در اطراف دين خودتان توضيحي بدهي ؟ " - " اساس و پايه و ركن آن دو چيز است : شهادت به يگانگي خدا و شهادت به رسالت محمد ، و اينكه آنچه او گفته است از جانب خدا است " . - " اينكه عيب ندارد ، خوب است ديگر چي ؟ " - " آزاد ساختن بندگان خدا از بندگي انسانهايي مانند خود " ( 1 ) .

1. " و اخراج العباد من عباده العباد الي عباده الله " .

/ 72