سوال : آيا بين زندگى دنيا و آخرت ارتباطى وجود دارد؟ - مرگ، واقعيت ناشناخته نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مرگ، واقعيت ناشناخته - نسخه متنی

نویسنده: محسن ميرزاپور؛ ويراستاران: محمد جواد شريفى، حميده انصارى

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


سوال : آيا بين زندگى دنيا و آخرت ارتباطى وجود دارد؟

جواب : براى پاسخ به اين پرسش ابتدا لازم است «حيات دنيا» معنا شود تا اگر ارتباط يا تقابل (و تضادّى) بين دنيا و آخرت هست، معلوم گردد كه مراد چيست؟

با مراجعه به آيات قرآن و روايات معصومين(عليهم السلام) در مى يابيم كه دنيا نقطه ى مقابل آخرت است. عباراتى چون: «زندگانى دنيا جز متاع فريبنده نيست.»[1]، «متاع زندگى دنيا در مقابل آخرت جز اندكى بيش نيست.»[2]، «اين زندگانى دنيا چيزى جز لهو و بازى نيست و زندگى حقيقى در آخرت است.»[3]، «دنيا محل گذر است و آخرت قرارگاه همه ى انسان هاست.»[4] و «مَثَل دنيا و آخرت به سان مشرق و مغرب است كه نزديكى به هر يك عين دورى از ديگرى است.»[5] نشان مى دهد كه دنيا و آخرت در مقابل هم اند و جمع شدنى نيستند.

از طرف ديگر، دسته اى از آيات و روايات، دنيا را محل تجارت و معامله با خدا و محلى براى رشد و تعالى به مقامات عاليه ى انسانى مى دانند، به گونه اى كه رسيدن به نعمات اخروى و جنّت لقا ميسّر نيست، مگر از همين دنيا. چنانچه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد:

«الدنيا مزرعة الاخرة;[6] دنيا مزرعه ى آخرت است».

و نيز حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام)مى فرمايد:

ان الدنيا... مسجد احبّاءالله... و متجر اولياء الله...;[7]

دنيا سجده گاه دوستان خدا و جايگاه تجارت دوستان خداست.

پس آيات و روايات دو دسته اند: دسته اى دنيا را نقطه ى مقابل آخرت معرفى مى كنند كه بار منفى هم دارد و دسته ى ديگر آن را راه رسيدن به مقامات انسانى و بهشت موعود معرفى مى كنند كه بار ارزشى دارد.[8] حال بايد ديد با توجه به اين اختلاف ظاهرى، مراد از «دنيا» چيست؟

اولا بايد گفت مراد از دنيا، زمين و آسمان و درختان و دريا و خاك نيست; چرا كه اين ها مظاهر حق و آيات الهى اند و همين ها هستند كه همواره تسبيح گوى حق اند;[9] هم چنين مراد از دنيا در اين جا فاصله ى زمانى بين تولد و مرگ انسان نيست; چرا كه اين معناى از دنيا يكى از مراحل حيات انسانى و مخلوقى از مخلوقات الهى است (و نشئه ى نازله ى وجود است كه متصف به مدح و ذمّ نمى شود) واين معناى دنيا در سوره ى مباركه ى واقعه به «نشأة اولى» تعبير شده است.

ثانياً مراد از «حيات دنيا» در اين جا، دنيايى است كه مذمّت و مدح مى شود; گاهى از آن به بدى ياد مى كنند و گاهى آن را مى ستايند; پس بايد گفت دنيا بر دو قسم است: دنياى مذموم و دنياى ممدوح.


[1]. سوره ى آل عمران، آيه ى 185 و سوره ى حديد، آيه ى 20.

[2]. سوره ى توبه، آيه ى 38.

[3]. سوره ى عنكبوت، آيه ى 64.

[4]. نهج البلاغه، خطبه ى 203.

[5]. همان، حكمت 103.

[6]. ابن ابى جمهور احسائى، عوالى اللآلى، ج 1، ص 267.

[7]. نهج البلاغه، حكمت 131.

[8]. ر.ك،: مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 16، ص 583.

[9]. ر.ك: عبدالله جوادى آملى، معاد در قرآن، ج 4، ص 58، و محمد تقى مصباح يزدى، راهيان كوى دوست، ص 132.


/ 39