دنياى مذموم
دنياى مذموم همان دنيايى است كه در معارف اسلامى از آن به «دار الغرور»، «متاع قليل»، «لهو و لعب» و... تعبير شده است و منظور دنيايى است كه مقصد و هدف نهايى انسان قرار مى گيرد.گاهى انسان به دنيا نگاه استقلالى و بالاصاله دارد; يعنى همه چيز را در دنيا خلاصه مى كند و هدف نهايى خود را رسيدن به آن قرار مى دهد; بدين معنا كه هر آنچه در زندگى مادّى او مؤثر است همان را مقصد خود قرار مى دهد و تمام نيروها و فعاليت هاى فكرى و عملى خود را براى رسيدن به آن به كار مى گيرد. چنين انسانى چنان مشغول به دست آوردن مال، مقام، فخر، القاب و... مى شود كه از جنبه هاى معنوى و فطرى وجود خود غافل مى گردد و كم كم همين اشتغال به زندگى دنيوى و مادّى، او را از توجه به آخرت منصرف و كاملا وقف يك سلسله امور اعتبارى مى كند كه هيچ واقعيتى ندارند و در آخر عمرش متوجه مى شود كه آنچه در دوره ى حيات، هدف و مقصد مى پنداشته، خيالى بيش نبوده است.[1]آيت الله جوادى آملى در عبارتى زيبا دنياى مذموم را اين چنين معرفى مى نمايد:هر جا سخن از من وما در ميان آيد و از امور اعتبارى سوءاستفاده ى اخلاقى و عقيدتى شود، عنوان دنياى مذموم به خود مى گيرد.[2]در حقيقت، اتّصاف دنيا به مذمت در اين موارد، به اعتبار همان ديدگاهى است كه انسان به اين مرحله از حيات دارد.
[1]. ر.ك: محمدتقى مصباح يزدى، راهيان كوى دوست (شرح حديف معراج)، ص 132 و به سوى او، ص 180 ـ 182; عبدالله جوادى آملى، معاد در قرآن، ج 4، ص 63; محمدحسين طباطبايى، انسان از آغاز تا انجام، ص 51 ـ 53; محمدتقى جعفرى، فلسفه و هدف زندگى، ص 81 ـ 85، و مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 16، ص 584.[2]. عبدالله جوادى آملى، معاد در قرآن، ج 4، ص 59.