جهان بینی توحیدی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
و ديگر " اوليت " يعني مبدايت و منشايت و آفرينندگي اوست . او مبدا و خالق موجودات ديگر است ، موجودات همه " از او " هستند و او از چيزي نيست و به تعبير حكما " علت اولي " است . اين اولين شناخت و اولين تصوري است كه هر كس از خداوند دارد . يعني هر كس در مورد خداوند مي انديشد و به اثبات يا نفي و تصديق يا انكار مي پردازد ، چنين معني و مفهومي در ذهن خود دارد كه آيا حقيقتي وجود دارد كه وابسته به حقيقتي ديگر نيست ، همه حقيقتها به او وابسته اند و از اراده او پديد آمده اند و او از اصل ديگري پديد نيامده است ؟ توحيد ذاتي يعني اين حقيقت " دوئي " بردار و تعددپذير نيست ، مثل و مانند ندارد ( ليس كمثله شي ء ) ( 1 ) ، در مرتبه وجود او موجودي نيست ( و لم يكن له كفوا احد ) ( 2 ) . اينكه موجودي فرد يك نوع شمرده مي شود ، مثلا حسن فردي از نوع انسان است - و قهرا براي انسان ، افراد ديگر قابل فرض است - از مختصات مخلوقات و ممكنات است ، ذات واجب الوجود از اين معاني منزه و مبراست . و چون ذات واجب الوجود يگانه است ، پس جهان از نظر مبدا و منشا و از نظر مرجع و منتهي يگانه است . جهان نه از اصلهاي متعدد پديد آمده و نه به اصلهاي متعدد باز مي گردد ، از يك اصل و از يك حقيقت پديد آمده ( قل الله خالق كل شي ء ) ( 3 ) و به همان اصل و همان حقيقت باز مي گردد ( الا الي الله