جهان بینی توحیدی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
وادار به پذيرش كرد . علي ( عليه السلام ) كراهت شخصي و مسؤوليت شرعي خود را اين طور بيان مي كند : لو لا حضور الحاضر و قيام الحجة بوجود الناصر و ما اخذ الله علي العلماء ان لايقاروا علي كظة ظالم و لا سغب مظلوم لالقيت حبلها علي غاربها و لسقيت اخرها بكاس اولها . اگر گرد آمدن مردم نبود ، و اگر نبود كه با اعلام نصرت مردم ، بر من اتمام حجت شد ، و اگر نبود كه خداوند از دانايان پيمان گرفته كه آنجا كه مردم به دو گروه تقسيم مي شوند : گروهي پرخور كه از بس خورده اند " ترش " كرده اند و گروهي گرسنه و محروم ، اگر اينها نبود من افسار مركب خلافت را روي شانه اش مي انداختم و رهايش مي كردم و كاري به كارش نداشتم . همه مي دانيم كه علي پس از عهده دار شدن مسؤوليت دو كار را وجهه همت و در راس برنامه خود قرار داد : يكي پند و اندرز و اصلاح روحيه و اخلاق مردم و بيان معارف الهي كه نمونه اش نهج البلاغه است ، و ديگر مبارزه با تبعيضات اجتماعي . علي تنها به اصلاح درون و آزادسازي معنوي قناعت نكرد ، همچنانكه تنها اصلاحات اجتماعي را كافي ندانست ، در دو جبهه دست به اصلاح زد . آري اين است برنامه اسلام . اين بود كه اسلام در دستي منطق دعوت و برنامه تعليم و تربيت در راه يگانگي فردي و اجتماعي انسانها در جهت خداپرستي داشت و در دستي ديگر تيغ براي قطع روابط نامتعادل انساني و درهم ريختن طبقات اجتماعي و درهم شكستن طاغوتها . جامعه بي طبقه اسلامي يعني جامعه بي تبعيض ، جامعه