نخست اين نكته را بايد خاطر نشان ساخت كه منظور از «فن رجال» در اين گفتار، علم رجال به معناى عام است كه آن را مىتوان چنين تعريف كرد: «دانش شناسايى گروهى از مردم كه در جهتخاصى مشتركند و اطلاع از احوال يا انساب يا تاليفات يا برخى ديگر از خصوصيات ايشان.» بنابراين تعريف علم رجال به معناى خاص، فهرست، تراجم، انساب، و مشيخه را شامل مىشود. چون در اصطلاح خاص، «علم رجال» آن است كه در شناسايى راويان حديث، از لحاظ نام يا اوصافى كه در قبول يا رد گفته و روايت آنان دخالت دارد، بحث مىكند.فهرست مجموعهاى است كه در آن نام مؤلفان و مصنفان گردآورى شده است، تراجم، به طور عام، شرح حال علماء يا راويان استبدون اشاره به جهاتى كه در رد و قبول روايت مؤثرند، و مشيخه نشان دهنده سلسله اساتيد حديث است.و باز علم رجال، به معناى خاص، بر حسب انگيزههاى گوناگون، به رشتهها و موضوعات محدودترى تقسيم مىشود و كتابهاى مربوط به آن شكلهاى مختلفى مىگيرد. بعضى از اين كتابها به طور عام، شامل نام راويان است، بىتعرض به وثاقتيا عدم وثاقت ايشان، مانند طبقات الرجال تاليف (احتمالا) احمد بن ابى عبدالله برقى (متوفا به سال 274 يا 280). بعضى ديگر درباره ممدوحين يا مذمومين است، مانند كتاب ابن داود قمى (متوفا به سال 368) و نيز كتاب استادش احمد بن محمد بن عمار الكوفى (متوفا به سال 1346) كه از كتاب او مفصلتر است. برخى فقط درباره اصحاب يك امام است مانند كتاب ابن عقده (متوفا به سال 332 يا 333) كه فقط در خصوص اصحاب امام صادق عليه السلام تاليف شده و مشتمل بر نام چهار هزار راوى است. و در برخى ديگر، جهتخاص ديگرى در نظر گرفته شده، مانند كتاب عبد العزيز بن يحيى الجلودى (متوفا به سال 332) كه مشتملاستبر نام آن عده از صحابه رسول اكرم صلّى الله عليه وآله كه از على عليه السلام روايت كردهاند، يا كتاب ابن زيدويه (2) در حالات زنان راوى آل ابيطالب (من روى من نساء آل ابيطالب) و كتابهاى ديگرى كه برخى از آنها را نام خواهيم برد.