خدا در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خدا در نهج البلاغه - نسخه متنی

محمدعلی گرامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چيزى كه اينجا بايد بررسى كنيم، اين است كه مى گويند: ماده ى اوليه فاقد همه گونه شعور داخلى و خارجى حاكم بر آن بوده است و در دراز مدت به راههاى بى هدف و اشتباهى زيادى افتاده تا تصادفا به راه صحيح
تكامل قرار گرفته، و سپس در دراز مدت به وضع كنونى درآمده است. يعنى نظم كنونى از اول با برنامه ى حساب شده و درستى نبوده، و فقط يك تصادف موجب اين نظم شده است و آن انتخاب راه صحيح حركت تكاملى پس از سرگردانى هاى دراز مدت. و البته لغت انتخاب هم نبايد بكار برده شود، بلكه تصادفا به راه صحيح حركت تكاملى افتاده است. اين است آخرين حرفى كه به عنوان سنگرى محكم از طرف ماترياليست هاى زمان حفاظت مى شود، ولى با مختصر دقتى سستى و بى مايگى اين گفته نيز روشن مى شود.

1- اساسا تصادف يا چنانكه اصطلاح شده حساب احتمال، چه در اصل ايجاد و چه در حركت يك پديده، چيزى نيست كه اكنون ارزش علمى داشته باشد. راه ها بينهايت است، احتمال به جريان افتادن ماده در مسير صحيح از ميان بينهايت راه، به قدرى ضعيف است كه هيچ عاقلى در هيچيك از رفتار زندگى خود هرگز اعتنائى به آن نمى كند. اينكه بگوئيم راه هاى بسيار زياد انحرافى را رفته تا بالاخره به راه صحيح افتاده است، هيچ اثرى ندارد. رفتن راه هاى انحرافى براى موجودى خوب است و اثر دارد كه بخواهد با شعور خود تجربه كند و گرنه رفتن آن راه ها، چه اثرى مى تواند داشته باشد؟!

رفتن همه و يا بسيارى راه هاى انحرافى، و سپس به راه صحيح افتادن هيچ امتيازى نداشته، و از نظر ارزش علمى و فلسفى در اين بحث با به راه صحيح افتادن از همان اول هيچ فرقى ندارد. و همانند اين است كه بگوئيم از همان اول از ميان بينهايت راه ها، يك راه صحيح را عملا پيموده است و هر دو از نظر حساب احتمالات قابل اعتنا نيست.

2- اگر شعورى حاكم بر حركت ماده نباشد، هيچ مانعى ندارد كه ماده دائما، در همان راه هائى كه انحرافا رفته بچرخد و حتى يك راه را صدها مرتبه تكرار كند و هيچ گاه هم به نتيجه نرسد. "دقت كنيد"

3- اگر شعورى حاكم بر حركت ماده نباشد، تصادف نه فقط در همان ابتداء حركت است، بلكه دائما بايد پاى تصادف را جلو بكشيم، زيرا هر
لحظه امكان انحراف از مسير و برگشت قهقرائى به راه هاى انحرافى قبل و يا راه هاى انحرافى تازه اى مى باشد. و خلاصه در هر لحظه و هر حركتى هزاران دام نهفته است.




  • قطع اين مرحله بى همرهى خضر مكن

    ظلمات است بترس از خطر تنهائى



  • ظلمات است بترس از خطر تنهائى
    ظلمات است بترس از خطر تنهائى



پيش از اين خوانديد كه على عليه السلام فرمود: ايها المخلوق السوى و المنشاء المرعى فى ظلمات الارحام...: اى انسان آفريده شده و آراسته كه ايجاد شدى و در تاريكى هاى ارحام و حجاب ها، محافظت شدى.

اكنون تصادف يا چنانكه اصطلاح شده است احتمال، نظريه ى رياضى تكامل يافته اى است كه بر آن دسته از موضوعات معرفت تطبيق مى شود كه در آن طرف حدود يقين مطلق قرار دارند. اين نظريه محكمترين اصولى را در اختيار ما مى گذارند كه به وسيله ى آنها مى توانيم حقيقت را از خطا تشخيص دهيم و حدود امكان حدوث هر شى خاصى از حوادث را حساب كنيم...

پروتئين ها جزء اصلى همه ى ياخته هاى زنده را تشكيل مى دهند و عبارتند از پنج عنصر كربن، ئيدرژن، نيتروژن، اكسيژن و گوگرد كه شايد در مولكول وزن آنها 40000 اتم وجود داشته باشد. چون 29 عنصر شيميائى در طبيعت موجود است كه همه بدون نظم و اتفاقى توزيع شده اند. اندازه ى تصادف و احتمال كنار هم قرار گرفتن آن پنج عنصر براى ساختن مولكول هاى پروتئين و مقدار ماده اى كه بايستى پيوسته در حال مخلوط شدن باشد، طول مدت زمانى كه براى صورت گرفتن اين تركيب لازم مى شود همه قابل محاسبه است.

يك رياضى دان سوئيسى به نام شارل اوژن گوى اين حساب را كرده و حد احتمالف را يك نسبت به ده به توان شانزده پيدا كرده است و اين عدد به اندازه اى بزرگ است كه با كلمات نمى توان آن را حساب نمود. تنها يك بار احتمال آن هست كه تركيبى مانند تركيب پروتئين از آن مخلوط بى ترتيب حاصل شود. مقدارى از مواد كه ممكن است در نتيجه ى زير و رو
شدن آنها در كنار يكديگر يك ملكول پروتئين ساخته شود، مطابق حساب او ميليون ها بار بيش از همه ى ماده اى است كه سراسر جهان را تشكيل مى دهد.

براى آنكه حادثه اى بر سطح زمين صورت پذير شود بيليونهاى تمام نشدنى از سال يعنى به توان دويست و چهل و سه سال وقت لازم است.

پروتئين ها از مواد زنجيرى موسوم به اسيدهاى آمينه ساخته شده اند.
باينك زنجير تركيبى اتم هاى اين مواد چگونه به يكديگر پيوسته اند، خود مطلب بسيار جالب توجهى است. اگر اتم ها به صورت غلطى به يك ديگر پيوسته شوند، بجاى آنكه مايه ى حيات باشند زهر كشنده اى خواهند شد.

پروفسور ج. ب. ليتز انگليسى حساب كرده است كه زنجير يك پروتئين ساده ممكن است به ده به توان چهل و هشت شكل تشكيل شود. غير ممكن است كه با احتمالى به اين ناچيزى، تنها تصادف سبب آن باشد كه مولكولى از پروتئين ساخته شود. تازه پروتئين ماده ى شيميائى بيجانى است و چون گوهر اسرارآميز زندگى به آن درآميزد زنده مى شود. [ فرانك آلن- استاد فيزيك زيستى كاندا: اثبات وجود خدا ص 22. ]


/ 59