تجلى الله در قرآن
در اين خطبه دقت بفرمائيد:فبعث الله محمدا صلى الله عليه و آله بالحق ليخرج عباده من عباده الاوثان الى عبادته و من طاعه الشيطان الى طاعته، بقران قدبينه و احكمه ليعلم العباد ربهم اذ جهلوه و ليقروا به بعد اذ حجدوه و ليثبتوه بعد اذا نكروه تجلى لهم سبحانه فى كتابه من غير ان يكونوا راء وه بما اراهم من قدرته و خوفهم من سطوته و كيف محق من محق بالمثلات و احتصد من احتصد بالنقمات...
خداوند سپس محمد "ص" را به حق مبعوث نمود تا بندگانش را از پرستش بت ها به سوى پرستش او نجات دهد، و از اطاعت شيطان به اطاعت او آورد. با قرآنى كه آن را مبين و محكم نمود تا مردم پروردگارشان را كه به او جهل داشتند بفهمند و او را كه انكار داشتند، اثبات نموده و اقرار آورند، خداوند براى مردم در كتابش تجلى نمود بى آنكه او را ببينند. اين تجلى به وسيله ى قدرتى بود كه به وسيله ى قرآن به آنها نشان داد و آنها را از سطوت خود ترسانيد و آگاهشان نمود كه چگونه به انواع عذاب كسانى را هلاك نمود و با بلايائى آنها را دور نمود. [ از خطبه 147 ص 446 نهج فيض. ]
به طوريكه مشاهده مى كنيد امام مى فرمايد محمد "ص" به وسيله ى قرآن، منكران خدا را به اقرار آورد و بندگان شيطان را بنده ى خدا كرد و اساسا خود خدا در قرآن براى مردم تجلى نمود.
تعبيرهائى كه نهج البلاغه در مورد قرآن دارد مختلف مى باشد برخى از اين تعبيرها اين مطلب را مى رساند كه براى اثبات خداوند يا رسيدن به صفات الهى قرآن راه هاى وصول به خداوند را نشان داده است. و برخى از اين تعبيرها اين است كه خداوند خود در قرآن تجلى نموده است.
از جمله عباراتى كه معناى اول را مى رساند اين عبارت است كه امام مى فرمايد:... و استدلوه على ربكم. براى وصول به پروردگارتان قرآن را راهنما قرار دهيد. [ از خطبه 175 نهج البلاغه فيض ص 567 و 176 صبحى صالح. ]
و در دنباله ى همان خطبه مى فرمايد: فانه... حبل الله المتين و سببه الامين. قرآن ريسمان محكم خداوند، و وسيله ى امين او مى باشد
ريسمان محكم و وسيله ى امين بودن، معنايش صحت دلالت و راهنمائى آيات قرآن است. دلالت بر چيزى لازمه اش جدائى دليل از مدلول است.
تعبير حجه الله على خلقه- قرآن حجت خداوند بر خلقش مى باشد.
كه در خطبه ى 183 ذكر شده است [ نهج البلاغه صبحى صالح ص 265. ] نيز همين معنى را مى رساند.
و از جمله عباراتى كه معناى دوم را مى رساند قطعه اى است كه از خطبه ى 147 نقل كرديم.
منظور از معناى اول اين است كه راه هاى وصول به خداوند را از قرآن بياموزيد و اينجا از نهج البلاغه درى به سوى قرآن باز مى شود.
عده اى تصور مى كنند قرآن كريم فقط يك راه دارد و آن هم دقت در آثار قدرت و حكمت الهى از طريق تحقيق در علوم طبيعى و حتى احيانا تصريح شده است كه ايمان اديسون خيلى بيش از علامه ى حلى ها و... مى باشد!
ولى حقيقت اين است كه گاهى قرآن سخن از اصل تجلى الهى مى گويد، و گاهى از كمالات و صفات جمال الهى، در قسم اول بيشتر از