آخرين سخن
و اين سخن آخر تجلى خداوند در قرآن" را درباره ى نهج البلاغه هم مى گويم:درباره ى سند نهج البلاغه مكرر سخن گفته شده و مى شود كه: مرحوم سيد رضى كه اين خطبه ها و كلمات قصار و نامه ها را از على "ع" جمع آورى نموده و به نام نهج البلاغه ناميده است، سندى براى آنها ذكر نكرده است. از كجا معلوم كه اينها از اميرالمومنين على "ع" باشد؟ و بالاخره روايات مرسله كه اعتبارى ندارند....".
ليكن بايد دانست كه بسيارى از خطبه ها و نامه ها و كلمات قصار اين كتاب بطور مسند در كتاب هاى ديگر نقل شده اند. و بيشتر آنها در كتاب هاى متعددى از عامه و خاصه نقل شده اند هر چند مرسل و بدون سند، ولى به هر حال مخصوص به نهج البلاغه نبوده است و همين نقل در كتاب هاى متعدد كه خيلى از آنها ماخذشان نهج البلاغه نبوده و حتى برخى از آنها پيش از سيد رضى نوشته شده است تا حدودى موجب اطيمان مى باشد [ براى تحقيق بيشتر به كتاب هاى مصادر نهج البلاغه، شرح نهج البلاغه خوئى، نهج الصباغه و... رجوع شود. ]
ديگر اينكه با همه ى عداوتها و موضعگيرى هائى كه مخالفين در برابر على "ع" داشته اند تاكنون كسى پيدا نشده بگويد اين خطبه ها و....
مربوط به منست و از على "ع" نيست، در انتساب اينها به على "ع" ترديد مى كنند، ليكن نمى گويند مال كيست، و هيچكس نمى گويد مال من است.
برخى گفته اند اينها سخنان خود سيد رضى است و معلوم نيست كه چرا خود سيد رضى ره اين را قبول ندارد، آيا مى ترسد او را بگيرند....؟!
و عمده سخن اينكه على عليه السلام خود در اين كلمات تجلى دارد...
براى اطيمنان به يك حديت از دو طريق مى توان استفاده نمود و ثاقت روايان حديث، و وثاقت متن حديث. گاهى چون راويان حديث همگى افراد مورد اعتماد هستند اطمينان به حديث پيدا مى شود و گاهى چون متن حديث چنان عالى و داراى مضامين بلند است كه انسان مطمئن مى شود از معصوم "ع" صادر شده است. مثلا دعاء صباح حضرت امير "ع" بدون سند هم براى ما اطيمنانى است.
اين معانى بلند، و اين قالب هاى لفظى زيبا كه نمايانگر بهترين كلام در زيباترين لفظ است از همان على "ع" ممكن است كه قدرت ولايتش در قرب قدرت ولايت حق تعالى قرار دارد و اين سبقت كلمات و مطالب نهج البلاغه از همان سبقت وجود شريفش بر بر همه ى جهان و جهانيان است.
اى كه ز كون و مكان وجود تو سابقست
فروترين پايه ات ولايت مطلقه است
دست يداللهيت بما سوى فائقه است
جسم شريف تو را جان جهان بدرقه ايست
دست يداللهيت بما سوى فائقه است
دست يداللهيت بما سوى فائقه است
و اين جهل ديگران درباره ى نهج البلاغه و اختلاف سخن ها همچون اختلاف سخن در خود على است كه گروهى او را خليفه پيامبر "ص" هم نمى دانند و گروهى او را خدا مى دانند و تازه چهره ى اصيل على "ع" را نديده بودند،
اى امير عرب اى كه آئينه غيب نمائى
در پس پرده نهان بودى و قوى به ضلالت
پس ندانم كه چگويند گر از آن طلعت زيبا
پرده بردارى و آنگونه كه هستى بنمائى
بر سر افسر سلطان ازل ظل همائى
حرمت ذات تو نشناخته گفتند خدائى
پرده بردارى و آنگونه كه هستى بنمائى
پرده بردارى و آنگونه كه هستى بنمائى