نبوت نسخه متنی

 علمي شان همواره مي گويند ايمان يك نوري است كه بايد در دل انسان پيدا بشود و با عقل و علم بشر سر و كار ندارد و ضد عقل و علم بشر است . قائل به تثليث هستند . وقتي مي گويند تثليث ، بعد مي گويند اين " سه " يكي است و در عين اينكه يكي است سه چيز است . اگر بگوييم چگونه چنين چيزي مي شود ؟ مي گويند اينجا مسأله مسأله ايمان است نه مسأله عقل . ولي قرآن ميان ايمان و علم بشر جدايي قائل نيست . البته ايمان خودش يك امري است غير از علم ولي ايندو به يكديگر پيوسته هستند . كدام كتاب را شما پيدا مي كنيد مثل قرآن كه اينهمه براي آيات خلقت اهميت قائل شده باشد و مرتب بشر را دعوت كند كه هر چه مي تواني بيشتر در آثار خلقت تفكر و تأمل كن ، هر چه بيشتر تفكر و تأمل كني بهتر خدا را مي يابي يعني علم را پلي قرار مي دهد براي ايمان . مثلا من يك آيه را برايتان مي خوانم . از اين آيه انسان مي تواند اين نمونه ها را بفهمد . آيه معروفي است در سوره بقره : " ان في خلق السموات و الارض " در اصل آفرينش آسمانها و زمين " و اختلاف الليل و النهار " و آمد و شد شب و روز " و الفلك التي تجري في البحر بما ينفع الناس " كشتي در دريا حركت مي كند و به اين وسيله نفع به بشر مي رسد ، بشر با اين سير و سياحت ها به نفع زندگي خودش حركت مي كند ، تجارت مي كند ، غير تجارت مي كند " و ما انزل الله من السماء من ماء فاحيا به الارض بعد موتها " باراني كه از بالا مي فرستد به پايين و به وسيله باران زمين مرده را زنده مي كند " و بث فيها من كل دابه " بعد به وسيله همين آمدن باران و زنده شدن زمين پخش مي كند هر نوع جنبنده اي را " و تصريف الرياح " در اين انقلابها و گردشهاي بادها ، در حركت بادها " و السحاب المسخر بين السماء و الارض " و اين ابري كه مسخر است

به اراده پروردگار ، ميان آسمان و زمين معلق است " لايات لقوم يعقلون " ( 1 ) در همه اينها براي مردمي كه تعقل و تفكر كنند آيات و نشانه هايي بر وجود خداوند خالق خودشان هست . اين منطقي ترين بيان براي خداشناسي است . اين نشان مي دهد كه اين كتاب كه اسمش قرآن است اين جريانها را جريانهاي ساده اي نمي داند ، همين طور كه بشر هم هر چه كه علمش پيشروي كرده است بيشتر اين مطلب را كشف كرده است . قرآن همين طور به طور اجمال مي گويد : در فلان موضوع تو بر و مطالعه كن ، بعد ببين چه

. 1 بقره / . 164