بیشترلیست موضوعات مشخصات وحي انبياء دو نظريه درباره معجزه درمان رواني خواب مصنوعي و كشف شعور باطن داستان حاج شيخ حسن علي اصفهاني توأم بودن علم و قدرت پايه سوم معجزه : تقوا اعجاز قرآن
( 1 ) مزاياي قرآن بر معجزات ديگر اعجاز قرآن ( 2 ) سخن پيغمبر اكرم درباره قرآن منشأهاي خطاي ذهن از نظر قرآن اعجاز قرآن از نظر بيان توحيد و معارف ربوبي تنزيهات خدا در قرآن توصيفات خدا به عظمت و جلال در قرآن رابطه انسان و خدا در قرآن منطقي ترين بيان براي خداشناسي در قرآن توضیحاتافزودن یادداشت جدید
فوت كرد . آن وقت ما قم بوديم . يك سال قبل از فوت آقا سيد ابوالحسن بود و از نظر تدريس و علميت ، حوزه نجف را مرحوم آقا ضياء و مرحوم آقا شيخ محمد حسين اصفهاني معروف به كمپاني اداره مي كردند ، رياست با مرحوم آقا سيد ابوالحسن بود . مرحوم آقا شيخ محمد حسين استاد آقاي طباطبايي بود . او غير از مقام علميت در معنويت هم مرد فوق العاده اي بوده . از آن اشخاصي بود كه نمونه سلف صالح بود ، كه مي گفتند گاهي در عبادت ليلة الركوع و ليلة السجود داشت يعني گاهي يك شب تا صبح در ركوع بود و گاهي يك شب تا صبح در سجود بود . با اينكه به كارهاي علمي اش مي رسيد وقتي هم به عبادت مي پرداخت يك چنين كسي بود ، كه آقاي طباطبايي خودمان قصه ها و حكايتها از ايشان دارند و حتي خوابهاي خيلي فوق العاده از اين استاد بزرگوارش دارد . مرحوم آقا ضياء فوت كرد يعني نجف كه دو پايه تدريس داشت يك پايه اش خراب شد . مرحوم آقا شيخ محمد حسين هم ظاهرا با سكته مغزي از دنيا رفت ، گفته بودند از بس كه زياد فكر مي كرد ، و كتابهايي كه از او باقي مانده نشان مي دهند ، مي گفتند كه شايد همين فكر خيلي زياد منجر به سكته مغزي شده . به هر حال يك هفته بعد ايشان سكته و فوت كرد . مرحوم آقا سيد جمال در حالي كه نماز شب مي خواند و در قنوت و تر مكاشفه مي كند ، مرحوم آقا ضياء را مي بيند كه دارد مي آيد و از او ، يا خود ايشان مي پرسد يا مي پرسند كجا مي روي ؟ مي گويد آقا شيخ محمد حسين فوت كرده ، مي روم براي تشييع جنازه اش . بعد مرحوم آقا سيد جمال مي فرستد كه برويد ببينيد خبري هست ، آيا آقا شيخ محمد حسين فوت كرده ؟ مي روند مي بينند ايشان سكته كرده . آقا لطف الله گفت من خودم از آقا سيد جمال قضيه را شنيدم . بعد من از پسرش آقا سيد احمد هم كه الان در تهران است قضيه را پرسيدم گفتم كه من چنين قضيه اي شنيده ام ، گفت اتفاقا من خودم آن شب آنجا بودم و كسي كه آقا مأمور كرد من بودم و گفت كه من در مكاشفه اين جور ديدم كه آقا ضياء مي آمد و گفت من مي روم براي تشييع جنازه آقا شيخ محمد حسين ، آقا شيخ محمد حسين فوت كرده يا نه ؟ رفتم ديدم ايشان فوت كرده .
پايه سوم معجزه : تقوا
اين ، پديده اي است غير قابل انكار و منحصر به يك نفر و دو نفر ، آقا سيد جمال و اين حرفها نيست ، الان هم هستند افرادي كه اينطور هستند . اين دليل بر آن است كه انسان ، هم نبايد منكر قواي روحي و استعداد خارق العاده روحي بشر بشود و هم نبايد منكر جهان ديگري مافوق اين جهان بشود و هم نبايد منكر اثر تقوا و عبادت و معنويت بشود . قرآن به تقوا ، هم علم را نسبت مي دهد هم قدرت را . در يك جا مي فرمايد : " ان تتقوا الله يجعل لكم فرقانا " ( 1 ) اگر تقواي الهي را پيشه كنيد خداوند تميز در شما قرار مي دهد ( فرقان يعني فارق ، تميز ) يعني بينشي در شما قرار مي دهد كه بتوانيد چيزهايي را تميز بدهيد كه بدون تقوا نمي شود تميز داد . البته مراتب و درجاتي دارد . يك درجه اش اين است كه انسان راه خودش را در زندگي تميز مي دهد يعني درباره وظيفه خودش روشن مي انديشد . از آن بالاتر برويم ، فرض كنيد تميز آقا سيد جمال گلپايگاني خواهد بود . در آيه ديگر مي فرمايد : " و من يتق الله يجعل له مخرجا 0 و يرزقه من حيث لا يحتسب " ( 2 ) هركسي كه تقواي الهي پيشه كند خداوند در مضيقه ها و تنگناها براي او راه بيرون شدن قرار مي دهد كه بدون تقوا از آن مضيقه ها نمي شود بيرون آمد ، و حتي از يك راه غير عادي براي او روزي قرار مي دهد . پس هيچيك از اين سه چيز را لااقل نبايد انكار كنيم ، حداقل احتمال بدهيم كه استعدادي غير از استعدادهاي جسماني به نام استعداد روحي در انسان هست كه از خودش قوانيني دارد غير از اين قوانيني كه بدن دارد ، دنياي ديگري غير از اين دنيا هست كه انسان با اتصال به آن دنيا چيزهايي را كشف مي كند غير از آنچه كه از طريق حواس خودش و مطالعه اين دنيا كشف مي كند ، و ديگر اينكه انسان با طرزي از عمل ، با تعويد ، با عادت دادن خود ، با ورزش دادن و رياضت دادن خود ، با عمل كردن مي تواند مراحلي را طي كند . البته ما هرگز چنين فكر نمي كنيم كه مرحله اي را كه علي بن ابيطالب طي كرده است طي كنيم ولي هر كسي تا حدودي مرحله اي را . 1 انفال / . 29 . 2 طلاق / 2 و . 3