نبوت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نبوت - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

 در طراز اول فصاحت و بلاغت و زبان آوري بوده اند . در قرن دوم هجري عده اي از زنادقه پيدا شده بودند كه رسما ضد اسلام و ضد قرآن بودند ، مثل ابن ابي العوجاء و بشاربن برد و حتي ابن مقفع را هم بعضي در رديف اينها شمرده اند ولي بعيد است كه او را در رديف اينها بشماريم ، اينها با او بوده اند

 ولي او معلوم نيست كه در اين فكرها با آنها همراه بوده است و بلكه دلايلي هست كه او اينها را از اين راه منع مي كرده و معتقد بوده است كه راهتان غلط است و نمي توانيد چنين راهي را پيش برويد . يا ابوالعلاي معري كه يك عرب خالص و يك اعجوبه يعني جزء نوابغ است . اشعار و افكارش و مخصوصا به قول امروزيها حريت فكرش ( آزادي فكرش ) به اين معنا كه پايبند به هيچ چيز نبوده [ معروف است ] . شعرهايش نشان مي دهد

 كه اديان را به طور كلي مسخره مي كرده ، به اسم نام مي برد ، اسلام را مسخره مي كند ، مسيحيت را مسخره مي كند ، يهودي گري را مسخره مي كند و زردشتي گري را مسخره مي كند . اشعاري دارد كه مي گويد من تعجب مي كنم از حماقت اين بشر ، يكي مي آيد مدعي مي شود

 كه يك بشر بچه خداست ، يك كسي مي آيد گاو را چنين مي پرستد ، يك كسي مي آيد صورتش را با بول گاو مي شويد ( زردشتيها را مي گويد ) و يك عده ديگر مي روند و يك سنگ متوسل مي شوند ( مسلمين را مي گويد ) . كفرياتش زياد است ، و فوق العاده مرد بليغ و سخنور و زبان آوري است و حتي از او قسمتهايي را نقل كرده اند كه خواسته با قرآن معارضه كند .

 اخيرا مصريها كتابي به نام معارضات القرآن نوشته اند و در آن جمع كرده اند تمام كساني را كه به معارضه و مبارزه قرآن آمده اند و سخناني در اين زمينه گفته اند ولي متأسفانه من اين كتاب را ندارم . زياد [ به معارضه قرآن ] آمده اند ولي اين سبك تقليد نشده است و اصلا امكان تقليد نيست

. قبلا عرض كردم وقتي كه ما يك آيه قرآن را در لابلاي سخن هر كس مي بينيم ، هر كه مي خواهد باشد ، مي بينيم درست حكم يك ستاره درخشان را پيدا مي كند در يك شب تاريك . اين است كه مي گوييم سبك قرآن نه سابقه داشته است و نه لاحقه . آنچه كه مي گويند سهل و ممتنع ، همين است

 . هر چه آدم نگاه مي كند به آن ، كه آن جهتي كه نمي شود مثلش را آورد چيست ؟ مي بيند نمي تواند توصيف كند ولي وقتي مي خواهد مثلش را بياورد باز هم نمي تواند ، كما اينكه مي گويند مقتدرترين شعرا كساني هستند كه سبكشان سهل و ممتنع است ، مثل سعدي ، يعني آن پيچ و تاب هايي كه مثلا منوچهري دارد سعدي ابدا ندارد . خيلي صاف و ساده مي گويد

 

ايها الناس جهان جاي تن آساني نيست " خيلي ساده است ولي همين ساده را ديگران نتوانستند مثلش را بگويند .

آهنگ پذيري قرآن

مسأله ديگري كه مربوط به سبك قرآن است و از قديم مورد توجه بوده است مسأله آهنگ پذيري قرآن است . اين خيلي عجيب است . تا آنجا كه نشان داده اند در زبانها جز شعر چيز ديگري آهنگ نمي پذيرد ، آهنگ واقعي كه يك نفر موسيقيدان بودند براي آن آهنگ بسازد ، شعر است كه آهنگ مي پذيرد . البته هر نثري را مي شود با آواز بلند خواند اما آن كسي هم كه آهنگها را نمي شناسد مي فهمد كه اگر اين را ساده بخوانند بهتر از آن است كه با آواز بخوانند .

ولي يك چيز آهنگ پذير آن چيزي است كه وقتي آن را با آهنگ مي خوانند آن را بهتر بيان مي كند تا وقتي كه ساده مي خوانند . به اين مي گويند آهنگ پذيري ، يعني آهنگ ، آن را بهتر مي تواند بيان كند از غير آهنگ . قرآن از طرفي ما مي بينيم شعر نيست ، چون نه وزن دارد نه قافيه و نه هجاهايش هماهنگ با يكديگر است . از نظر محتويات هم ، چون شعر اصلا به تخيل بستگي دارد ، تخيل در آن نيست ، آن تشبيهات و خيالات شاعرانه در آن نيست . قرآن يگانه نثري است آهنگ پذير
 . همين قرائتهايي كه مي خوانند كساني كه اهل قرائت هستند با آهنگ مي خوانند . حالا شما يك كلام ديگر ، خود خطبه هاي پيغمبر را بياييد با آهنگ بخوانيد ، اصلا نمي پذيرد . خطبه هاي نهج البلاغه را شما بياييد با آهنگ بخوانيد ، نمي پذيرد . هر كلام عربي يا فارسي را اگر نثر باشد بياييد با آهنگ بخوانيد ، نمي پذيرد . تنها قرآن است كه آهنگ پذير است و اين همان مطلبي است كه از صدر اسلام به آن توجه شده است .

اينكه توصيه شده است كه قرآن را به صوت حسن بخوانيد براي همين بوده است كه در قرآن چنين استعداد و پذيرشي بوده و با آهنگ بهتر مي توانسته است خودش را نشان بدهد و نمايان كند . در اخبار زيادي داريم ( 1 ) : " تغنوا بالقران " غنا بخوانيد با قرآن . اينجا علماء بحث كرده اند كه غنا كه حرام است ، با اينكه غنا حرام است پس چطور دستور داده شده كه " تغنوا بالقران " ؟ بعضي

. 1 مرحوم فيض اينها را در مقدمه تفسير صافي آورده و معروف است و علماي فقه هم راجع به اينها بحث كرده اند .

/ 115