تكامل معنوى ، تقرّب به خدا و حيات وصفناپذير و جاويدان اخروى ، عالىترين هدف انسان در حيات خويش است كه البته بايد آن را به دست آورد . مهم اين است كه دنيا تنها بستر تحقّق اين هدف است و جز آن ، هيچ راهى براى رسيدن به آن هدفعالى ، وجود ندارد و در اين ميان «زندگى» ، همه آن چيزى است كه ما از دنيا در اختيار داريم و اساسا حيات اخروى ، جز با كنشها و واكنشهاى ما در پهنه پر پيچ و خم ، و پر راز و رمز زندگى شكل نمىگيرد . از اينرو دنيا و زندگى در آن ، بسى مهمتر از آن است كه در اذهان عمومى وجود دارد . بىگمان ، موفّقيت در زندگى با رويكرد ياد شده ، در گروِ داشتن «سواد زندگى» و «مهارتهاى زندگى» است . بسيارى از ناكامىهاى زندگى ، به دليل برخوردار نبودن از دانش و مهارتهاى لازم براى زندگى است . كسانى كه از اين دانش و مهارت برخوردارند ، مىتوانند براى رسيدن به آن هدف متعالى ، اميدوار باشند . با توجه به اهميتى كه اين موضوع در حيات انسانى دارد ، مورد توجّه ويژه دين بوده است . دقت در معارف دين ، نشان مىدهد كه متون دينى (قرآن و حديث) آموزههاى گرهگشا و كارآمد فراوانى در اين قلمرو دارند . معارف دين فقط در چارچوب عنوانهاى نامآشنايى همانند : احكام ، اخلاق ، اعتقادات ، تفسير و . . . خلاصه نمىشوند ؛ مهارتهاى زندگى و دانش لازم براى زندگى پربار ايمانى ، قلمرو بكر و ناشناختهاى است كه با همه اهميتش ، كمتر مورد پژوهش قرار گرفته است .