دريغا كه مردم معمولى ، سفر مرگ را بدون دعوت و باجبار قوانين طبيعت ناآگاه تلقى ميكنند - ترجمه و تفسیر نهج البلاغه جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه و تفسیر نهج البلاغه - جلد 20

شارح: محمدتقی جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دريغا كه مردم معمولى ، سفر مرگ را بدون دعوت و باجبار قوانين طبيعت ناآگاه تلقى ميكنند

همانگونه كه مردم معمولى ورود به اولين جايگاه بذر آدمى و گشودن چشم به اين دنيا را مستند به اجبار قوانين طبيعت مى انگارند ، همين طور خروج از دروازه زندگى و ورود به آستانه ابديت را نيز يك جريان ناآگاه كه معمولى از عوامل طبيعت است ، تلقى مى كنند البته چنان نيست كه همان مردم معمولى هم به هيچ صورتى بياد مرگ نباشند و در همه احوال آن را يك جريان طبيعى بدانند كه هيچ معنائى

( 1 ) فصلت آيه 15 . [ 290 ]

ندارد ، زيرا محال است مغز معتدل پديده اى باين اهميت و شگفت انگيزى ( فروغ حيات و خاموشى مرگ كه بدنبال آن مى رسد ) را كه خود موجب جهت گيريهاى بسيار اساسى در زندگى ميگردد ، در همه احوال و شرائطى كه دارد بى معنى تلقى كند . در مباح مربوط به مرگ در شرح و تفسير خطبه هاى گذشته مشاهده كرديم كه درون انسانها ، مخصوصا مغزهاى متفكر در برابر قيافه اسرار آميز مرگ ، چه شورش و طوفانى از خود نشان داده است . و ميتوان بجرأت گفت : اگر متفكران با احساس بشرى در پنج مورد جذاب ترين سخنان را در نتيجه شورش و طوفان درونى خود گفته اند ، قطعا يكى از آن پنج مورد ، جريان خيره كننده حيات و خاموشى بهت انگيز مرگ است . با اينحال اين منطق كه مرگ يعنى دعوت حق را لبيك گفتن كه اعتراف به معنى دارا بودن سفر مرگ و اجابت دعوت مالك حيات و موت است ، فقط مخصوص انسانهاى آگاه و بيدار است كه ميدانند




  • روزگار و چرخ و انجم سر بسر بازيستى
    گرنه اين روز دراز دهر را فرداستى



  • گرنه اين روز دراز دهر را فرداستى
    گرنه اين روز دراز دهر را فرداستى



ناصر خسرو قباديانى اين آيه شريفه كه كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ 1 ( همه نفوس شربت مرگ را خواهند چشيد و سپس بسوى ما بازگشت خواهيد كرد . ) رسمى ترين و حتمى ترين و قانونى ترين دعوتى است كه در عرصه هستى به عمل آمده است .

94، 95 إن جيدوا لم يفرحوا و إن قحطوا لم يقنطوا
( 1 ) العنكبوت آيه 57 . [ 291 ]

( اگر بارانى [ روى قبرشان و جسدشان ] ببارد ، شاد نگردند و اگر خشكسالى به آنان روى بياورد نوميدى ندارند . )

/ 117