همه مردم در موضع مسؤوليت در روز قيامت - ترجمه و تفسیر نهج البلاغه جلد 20

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه و تفسیر نهج البلاغه - جلد 20

شارح: محمدتقی جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

همه مردم در موضع مسؤوليت در روز قيامت

امير المؤمنين عليه السلام ميفرمايد :

سپس آنانرا از يكديگر جدا كند براى سؤال از اعمال مخفى و كردارهاى پنهانى كه انجام داده اند . اگر كسى ادعا كند كه احساس مسؤوليت نهائى از قضاياى اوليه فطرت است ، قطعا حقيقتى صحيح را ادعا كرده است . توضيح اينكه هر انسانى كه آلوده به كثافات و صفات زشت نباشد ، با كمال وضوح اين فرياد يا زمزمه ملكوتى را از درون خود ميشنود كه و مسؤول هستى . اشخاصى كه ميگويند : ما چنين صدائى را از درون خود نميشنويم ، اگر در وضع مغزى و روانى آنان بطور كامل تحليل و بررسى انجام بدهيم ، خواهيم ديد كه آنان حتى آشكار و با معنى ترين صدا را كه به خويشتن ميگويد : [ 54 ]

تو موجود هستى نيز نميشنوند ، يعنى واقعا كارى با اين ندارند كه موجود هستند و هر موجودى براى خود قانونى دارد ، همانگونه كه آدمى با بى اعتنائى به موجوديت خويش نميتواند واقعيت وجودى خود را از صفحه هستى نفى كند ، همچنين نميتواند با به گوش گذاشتن انگشتان ، فرياد يا زمزمه ملكوتى تو مسؤول هستى را نشنيده تلقى كند . البته قدرت پرستان ماكياولى صفت براى اينكه انسان را از درجه والاى انسانيت به مرحله پست حيوانيت تنزل بدهند تا افسار بگردنش بيندازند و در ميدان تنازع در بقاء جولان كنند ، ميتوانند اصطلاح بافى هاى علمى و فلسفى را در رسيدن به مقاصد خود استخدام كنند ، ولى بايد بدانند كه از الطاف خداوندى بر بندگانش بوده است كه همه انسانها را براى هميشه نميتواند فريب داد . به همين جهت است كه مغزهاى متفكر و مصلح و انسانهاى وارسته در هر دوره و هر جامعه اى پيدا ميشوند و با طرق مختلف فرهنگ بشرى يا بعضى از عناصر آنرا با آب حيات احساس مسؤوليت سيراب مينمايند و اثبات مى كنند كه آدمى بدون احساس مسؤوليت خواه خود را به قعر اقيانوسها بزند و خواه پاى برروى فرقدان بنهد و يا همه كيهان را در يك لحظه در نوردد و دانش عالم هستى را با يك چشم بهم زدن فرابگيرد ، چيزى جز حيوانى با گستردگى زياد من نخواهد بود . عدم احساس مسؤوليت اولين نشان نداشتن هويت و شخصيت است ، زيرا فقط شخصيت است كه به بايستگى ها و شايستگى ها اهميت ميدهد و فقط شخصيت است كه ميتواند بفهمد هر كارى را كه انجام ميدهد و هر سخنى را كه ميگويد و حتى هر انديشه و تخيل و تجسيمى كه در مغزش بوجود مى آيد ، بلكه هر كمترين حركت و موجى كه در مغز و روان آدمى سر مى كشد بى ارتباط به شخصيت آدمى نخواهد بود كه اگر آن حركت و موج مغزى و روانى و آن كار عضلانى و سخنى كه از او صادر شده است ، مستند به اختيار بوده باشد ، بدانجهت كه كار اختيارى با نظاره و سلطه شخصيت انجام ميگيرد ، لذا مستند به شخصيت است و شخصيت آدمى فنا ناپذير است ، پس مسؤوليت هاى آن نيز فنا ناپذير است . انسانى كه مسؤوليت احساس نمى كند ، ماشينى است كه بدون راننده حركت مى كند ، لذا سقوط و تلاشى و حد اقل توقف و از كار افتادن ، در انتظار آن است . [ 55 ]

با جمله فريباى ما فقط درباره انسانها مسؤوليت داريم ، مسؤوليت درباره خودمان را زير پا نيندازيم

/ 117