الف) ديدگاه دولت - امامت (ديدگاه تشيع) : - مردم سالاری در بینش و منش امام علی(ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردم سالاری در بینش و منش امام علی(ع) - نسخه متنی

سید مرتضی هزاوه‏ای

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

الف) ديدگاه دولت - امامت (ديدگاه تشيع) :

اين ديدگاه خود داراى دو مرحله ظهور و غيبت است.در زمان ظهور امام، تشيع امامت را يك بحث اعتقادى در امتداد نبوت مى‏داند و آن را جزو اصول مذهب خود نص آيات[2] و روايات [3]آن را عهد الهى مى‏داند كه از سوى خدا با ائمه بسته شده و مشروعيت‏حكومت ائمه بدين سان تنها از ناحيه خداوند است و حتى وصيت امام هم منشا مشروعيت امام بعدى نيست.البته در اين ديدگاه ميان مشروعيت و مقبوليت تمايز وجود دارد، يعنى حكومت ائمه كه مشروعيت الهى دارد، هيچ گاه به زور بر مردم حكومت نخواهد كرد; به عبارت ديگر، با پذيرش مردم قدرت و توان اعمال مى‏يابد ; اما در عصر غيبت‏بحث‏هاى فراوانى درباره مشروعيت‏حكومت در اين دوره صورت گرفته است و ثمره آن مباحث، سه نظريه مختلف است كه ذكر همه آنها از حوصله اين مقاله خارج است و فقط فهرست گونه به آنها اشاره مى‏شود:

1.نظريه ولايت نيابى:

شيعه - برخى از علماى شيعه و از جمله امام خمينى‏قدس سره - با استناد به آيات و روايات، ولايت فقها را نيز در امتداد ولايت ائمه قرار مى‏دهند به عبارت ديگر، آن را يك بحث كلامى مى‏دانند نه فقهى، و وظايف و اختيارات آنان را كما و كيفابه فقها نيز تسرى مى‏دهند.امام خمينى‏قدس سره با تمسك به آيه‏اى كه مى‏فرمايد: «ان الله يامركم ان تؤدوا الامانات الى اهلها و اذا حكمتم بين الناس فاحكموا بالعدل‏» [4]و روايتى كه در ذيل اين آيه آمده است مى‏گويد: «ان تؤدوا الامانات الى اهلها» مربوط به ائمه معصومين است و «اذا حكمتم بين الناس فاحكموا بالعدل‏» مربوط به امراست و آيه پس از آن كه به آيه اولى الامر [5] معروف است‏خطاب به جامعه مسلمانان است. [6]

2.نظريه توكيل:

برخى از علماى شيعه معتقدند در عصر غيبت فقيه پس از انتخاب از سوى مردم، به وكالت از آنان به اداره امور خواهد پرداخت ; پس چنين وكالت‏سياسى مبناى مشروعيت‏حكومت فقيه در عصر غيبت است و حكومت نوعى قرارداد و معاهده بين مردم و فقيه منتخب تلقى مى‏شود و بيعت هم تماميت‏يافتن اين قرارداد است. [7]

3.نظريه حكم شرعى:

بر اساس اين نظريه در عصر غيبت، فقيه به حكم شرع موظف به حكومت كردن و تشكيل حكومت است و مردم هم وظيفه متابعت دارند; نه نيابت در كار است و نه وكالت از سوى امام يا مردم.بدين سان حكومت و ولايت فقيه از احكام شرعى مستقلى تلقى مى‏شود. [8]

/ 11