2.توزيع مسؤوليت‏ها و مناصب حكومتى در يك نظام مردم‏سالار دينى بر پا يه كفايت و امانت صورت مى‏گيرد: - مردم سالاری در بینش و منش امام علی(ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردم سالاری در بینش و منش امام علی(ع) - نسخه متنی

سید مرتضی هزاوه‏ای

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2.توزيع مسؤوليت‏ها و مناصب حكومتى در يك نظام مردم‏سالار دينى بر پا يه كفايت و امانت صورت مى‏گيرد:

مردمى كه نظامى را با راى خود بر سر كار مى‏آورند و از آن نيز حمايت مى‏كنند، طبيعى است كه انتظار داشته باشند مشكلات و مسائل جامعه آنها، چه در بعد اداره امور جارى و چه در بعد اصلاح و رشد و تعالى جامعه، به دست‏شايستگان با جديت و پشتكار دنبال شود، قطعا شايسته سالارى از اين بعد همان مردم‏سالارى است.حضرت امير در بيانى نورانى يكى از عوامل سقوط دولت‏ها و انقراض حكومت‏ها را پيش افتادن فرومايگان در پذيرش و واگذارى مسؤوليت‏ها و عقب راندن شايستگان در اين مورد مى‏داند و مى‏فرمايد:

يستدل على ادبار الدول باربع: تضييع الاصول و التمسك بالفروع و تقديم الاراذل و تاخير الافاضل; [44]چهار چيز نشانه فروپاشى دولت‏هاست: تباه سازى اصول و آرمان‏هايا كارهاى مهم (خط قرمزها)، پرداختن به امور جزئى و حاشيه‏اى و فرعى، جلوافتادن فرومايگان و پس ماندن شايستگان.

البته مفهوم شايسته سالارى ريشه قرآنى هم دارد، آن جا كه خداوند از قول دختر شعيب‏عليه السلام خطاب به پدر در مورد اجير كردن موسى براى شبانى مى‏فرمايد:

يا ابت استاجره ان خير من استاجرت القوى الامين; [45]اى پدر جان، اين مرد را براى چوپانى به كار بگمار كه بهترين كسى كه به كارى مى‏گمارى كسى است كه دو ويژگى حسن تدبير و امانت را دارا باشد.

حقيقا اگر تمامى مسؤولان و صاحب منصبان و مقامات در يك نظام مردمى بر اساس شايستگى و نه وابستگى‏هاى گروهى و جناحى و حتى طايفه‏اى و...انتخاب شوند و كار به كاردان در همه زمينه‏ها سپرده شود و تعهد و تخصص در واگذارى مسؤوليت‏ها لحاظ شود، روند امور جامعه به سمت صلاح خواهد بود.حضرت امير مى‏فرمايند:

ثم انظر في امور عمالك فاستعملهم اختبارا ولا تولهم محاباة و اثرة; [46](اى مالك) پس در كار عاملان خود بينديش و آنان را پس از آزمايش به كار بگمار و هرگز به ميل خود و بى مشورت ديگران به كارى مخصوصشان مدار.

حضرت به ويژه در مورد متصديان امر قضا بر اين نكته تاكيد بيشترى دارند و مى‏فرمايد:

ثم اختر للحكم بين الناس ; افضل رعيتك في نفسك ممن لا تضيق به الامور و لا تمحكمه الخصوم و لا يتمادى في الزلة; [47]براى داورى ميان مردم از رعيت‏خود آن را گزين كه نزد تو برترين است و كارها بر او دشوار نگردد و ستيز خصمان، وى را به لجاجت نكشاند و در خطا پايدار نبود (يعنى در كار او سهو و اشتباه مكرر واقع نشود) .

در مورد امور نظامى و فرماندهان نيز تاكيد دارند كه سران لشكر و سپاه نيز كاردان و شايسته آن كار باشند:

و ليكن اثر رؤس جندك عندك من واساهم فى معونتة و افضل عليهم من جدته بما يسعهم ويسع من وراءهم من خلوف اهليهم حتى يكون همهم هما واحدا في جهاد العدو; [48]بايد گزيده‏ترين سران سپاه تو آن باشد كه با سپاهيان يار باشد و آنان را كمك كار، و از آنچه دارد بر آنان بخشايد كه شايسته خود و اهلشان كه در خانه نهاده‏اند باشد تا عزم همگى در جهاد با دشمن عزم گردد.

در جايى ديگر در مورد فرماندهان نظامى تاكيد مى‏فرمايد:

فول من جنودك انصحهم في نفسك لله و لرسوله و لامامك و انقاهم جيبا و افضلهم حلما ممن يبطى‏ء عن الغضب; [49]پس از سپاهيان خود كسى را بگمار كه خيرخواهى وى براى خدا و رسول او و امام خود بيشتر باشد و دامن او را پاك‏تر و بردبارى‏اش برتر كه دير به خشم آيد.

ابو الاسود دوئلى كه از اصحاب ياران امام بود، از سوى ايشان به منصب قضاوت رسيد، ولى پس از مدتى حضرت او را از قضاوت عزل فرمود و چون ابوالاسود از علت عزل خويش سؤال كرد، حضرت فرمود: در تو خيانتى نديدم، لكن صداى تو به هنگام قضاوت بالاتر از صداى طرفين دعواست. [50]به اين ميزان توجه به شايسته سالارى و مراعات ظرافت‏هاى مديريت در امور مختلف تنها از حكومت عدالت گستر امام على انتظار مى‏رود.

3.حفظ رابطه حقيقى حاكمان با مردم، ساده زيستى آنان و همطرازى آنان در برخوردارى‏هاى دنيوى با اقشار ضعيف جامعه از ديگر وظايف حاكمان در يك نظام مردم‏سالار دينى و علوى است.

به نظر مى‏رسد اين امر جز در حكومت دينى سراغ گرفتنى نيست و تاريخ بشرى و حكومت‏هاى مختلف از نظام‏هاى سلطنتى پيشين و پسين و جمهورى‏هاى غربى و شرقى در اين امر متاسفانه كارنامه سياه و غير قابل توجهى دارند و اصولا دست‏يابى به قدرت، گويا وسيله‏اى براى دست‏يابى هر چه بيشتر به برخوردارى‏هاى دنيوى بوده و هست، همواره حاكمان جز در موارد معدودى همچون گاندى و برخى رهبران انگشت‏شمار ديگر، سرمايه‏دارترين و متمول‏ترين اقشار جامعه محسوب مى‏شوند، در حالى كه در جوامع آنها اقشار ضعيف و كم درآمد و محروم فراوان است، حتى در نظام‏هاى سوسياليستى نيز كه داعيه طرفدارى از حقوق طبقات زحمتكش و كارگران را دارند، وضع زندگى رهبران و رؤساى جمهورى هيچ تفاوتى با وضع زندگى پادشاهان و سلاطين و زورمداران تاريخ نداشته و ندارد، به عكس، رهبران دينى، انبياى عظام و ائمه اطهار و علماى بزرگوار دين، ويژگى مشترك و عامى داشته‏اند كه عبارت از زهد و پارسايى، و زهد و پارسايى به معناى تلاش فراوان و برخوردارى كمتر يا كمترين است.در اين مورد زندگى و سيره حضرت امير بسيار درخشان، درس‏آموز و قابل الگوگيرى است.اين در حالى است كه آن حضرت با توجه به كار و كوشش و كشاورزى و احداث چشمه و نخلستان‏ها جزء ثروتمندترين افراد عصر خويش بود; اما ميزان بهره‏ورى و برخوردارى از متاع دنيا را در حد ضعيف‏ترين مردم رسانده بود به حدى كه گاه مورد اعتراض دوستان نيز قرار مى‏گرفت.ابن جوزى مى‏نويسد: روزى عبدالله بن زرين به خانه على رفت و ديد آن حضرت كمى گوشت و آرد جو با آب مخلوط كرده و در كاسه‏اى مى‏جوشاند.عبدالله عرض كرد يا امير المؤمنين، اين چه غذايى است كه شما مى‏خوريد؟ شما خليفه مسلمانان هستيد و تمام بيت المال در دست‏شماست و شما مجازيد كه به اندازه سد جوع از اغذيه بخوريد.امام على در جواب فرمود: براى والى مسلمانان بيش از اين جايز نيست. [51]همو از عمرى از سويد بن غصله روايت كرده است كه بر على وارد شدم و ديدم در خانه او جز تكه حصيرى، زير انداز ديگرى نيست، گفتم: تو حاكم بر مسلمانان و بيت المال هستى، گروه‏هاى مهمان بر تو مى‏آيد و تو غير از اين حصير ندارى؟ فرمود: اى سويد، آدم عاقل در خانه انتقالى اثاثيه گرد نمى‏آورد و خانه هميشگى ما پيش روى ماست و ما زندگى و اثاث خود را بدان جا منتقل كرده‏ايم و به زودى به آن جا خواهيم رفت. [52]راوى گويد: شب هنگام در نزد معاويه بودم، شام بسيار چرب و شيرينى داشت.گفتم اين چيست؟ معاويه گفت از مغز گندم و مغز سر حيوانات و روغن بادام است.گفتم شبى در دارالاماره خدمت على بودم.افطار من يك دانه نان و كمى شير و غذاى على يك نان خشك بود كه در آب مى‏زد و تناول مى‏كرد و آرد آن نان‏ها از گندم زمينى بود كه خود كاشته بود.به خادمه گفتم على پير شده از غذاى او مواظبت كنيد.خادمه گريست و گفت: ايشان راضى نمى‏شود كه مقدارى روغن زيتون به اين نان‏ها بمالم.حضرت به من گفت رئيس مسلمان‏ها بايد از نظر غذا و مسكن و لباس از همه پايين‏تر باشد تا روز قيامت‏بازخواست او كمتر باشد. [53]

در تاريخ است كه حضرت على روزى عاصم بن زياد را با لباس خشن ديد كه ترك دنيا كرده، فرمود: چرا به خود و زن و فرزندت رحم نمى‏كنى مگر خداوند طيبات را حلال نكرده است.گفت: مگر خود شما لباس خشن نمى‏پوشيد؟ نان خشك نمى‏خوريد؟ فرمود: واى بر تو، من با تو فرق دارم.خداوند بر رهبران عادل واجب كرده است كه زندگى را همانند ضعيف‏ترين مردم عصر خويش قرار دهند تا فقرا به خاطر فقرشان طغيان نكنند. [54]اين سخن حضرت از ابعاد جامعه‏شناختى و آسيب‏شناسى اجتماعى بسيار حايز اهميت است.ايشان مستدل بيان كرده‏اند كه اگر مردم وضع اقتصادى رهبران خويش را همانند ضعفا و محرومان نيابند و احساس كنند كه آنان در رفاهند و نام رهبران را نيز بر خود نهاده‏اند، تحمل اين اوضاع بر آنان دشوار خواهد بود و ممكن است‏شورش و طغيان كنند.اين اظهار همدردى با طبقات محروم نشان از يكرنگى و همراهى رهبران با مردم ضعيف دارد و حاكى از مردم‏سالارى حقيقى در يك نظام سياسى است.عدم دلبستگى امام على به متاع دنيا و اقتدار سياسى و توجه به كار ويژه‏هاى مهم حكومت اسلامى، امرى است كه مى‏تواند مورد توجه حاكمان كشورهاى اسلامى قرار گيرد.روزى مستمندى به امام على وارد شد و تقاضاى كمك كرد.حضرت به مامور خزانه فرمود: يك هزار دينار به او بدهيد.خزانه دار پرسيد: يك هزار دينار طلا يا نقره؟ حضرت فرموند: هر دوى آنها نزد من سنگى بيش نيست، هر كدام به حال اين حاجتمند سودمندتر است‏به او بدهيد. [55]گرچه سخن در اين زمينه و ذكر موارد تاريخى در اين باره «لاتعد و لاتحصى‏» است ; اما به دليل رعايت اختصار به همين مقدار اكتفا مى‏شود.بارى ساده زيستى، زهد و قناعت از نشانه‏هاى حكومت مردم‏سالار دينى است و اميد است مسؤولان نظام اسلامى بيش از پيش در اين زمينه دقت و مراعات لازم را مبذول كنند تا بر حمايت‏هاى مردمى از نظام و همراهى‏هاى مردم براى حل مشكلات مختلف اقتصادى و اجتماعى افزوده گردد.

/ 11