سر آغاز - ناظر و منظور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ناظر و منظور - نسخه متنی

وحشی بافقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سر آغاز





  • زهى نام تو سر ديوان هستى
    زكان صنع كردى گوهرى ساز
    به سويش ديده قدرت گشادى
    ازو دردى و صافى ساز كردى
    به روى يكدگر نه پرده بستى
    به تار كاكل خور تاب دادى
    به نور مهر مه را ره نمودى
    نمودى قبله ى كروبيان را
    به راه جستجو كردى روانشان
    جهان را چار گوهر مايه دادى
    تك و پوى فلك دادى به نه گام
    شب و روزى عيان كردى جهان را
    طلب كردى كف خالى زعالم
    وز آن گل باز كردى طرفه جسمى
    چو او را بر ملايك عرض كردى
    يكى را سجده اش در سر نگنجيد
    در گنجينه احسان گشادى
    نهادى در دلش سد گنج بر گنج
    به ده كسوت نمودى ارجمندش نهادى گنج اسما در دل او
    نهادى گنج اسما در دل او



  • ترا بر جمله هستى پيش دستى
    وزان گوهر محيط هستى آغاز
    بناى آفرينش زو نهادى
    زمين و آسمان آغاز كردى
    وابت را ز جنبش پا شكستى
    لباس نور در پيشش نهادى
    نقاب ظلمتش از رخ گشودى
    گشودى كام مشتى ناتوان را
    به سير مختلف كردى دوانشان
    سه جوهر را از او پيرايه دادى
    زمين را ساز كردى هفت اندام
    دو كسوت در بر افكندى زمان را
    ز آب ابر لطفش ساختى نم
    براى گنج عشق خود طلسمى
    ملك را سجده او فرض كردى
    به گردن طوق دار لعن گرديد
    در آن ويرانه گنج جان نهادى
    وزان گنجش زبان كردى گهر سنج
    به تاج عقل كردى سر بلندش ز لطفت رست اين گل از گل او
    ز لطفت رست اين گل از گل او



/ 97