گرمى شعله ى آفتاب در عالم فتادن و مرغ آبى از غايت گرما منقار از هم گشادن و رفتن شاهزاده از مصر به سبزه زارى كه از لطف نسيم او روح مسيحا تازه گشتى و با فيض چشمه سارش خضر از آب زندگانى گذشتى - ناظر و منظور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ناظر و منظور - نسخه متنی

وحشی بافقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گرمى شعله ى آفتاب در عالم فتادن و مرغ آبى از غايت گرما منقار از هم گشادن و رفتن شاهزاده از مصر به سبزه زارى كه از لطف نسيم او روح مسيحا تازه گشتى و با فيض چشمه سارش خضر از آب زندگانى گذشتى





  • به جست و جوى آن مجنون گمنام
    كه چون از گرمى اين مشعل زر
    تو گفتى مهر كز افلاك بنمود
    فلك را گرمى خور سوخت چندان
    ز گرمى توده ى گل شد چو دوزخ
    چو گرما شد ز حد يك روز منظور
    كه تاب شعله ى خور ساخت ما را
    توان كردن بدينسان تابه كى زيست
    بيان فرمود شاه مصر مسكن
    برون از شهر ما فرخنده جاييست
    مقامى چون بهشت جاودانى
    خرد خلد برينش نام كرده
    در آن ساحت اگر منزل نمايى
    چو گل منظور ازين گفتار بشكفت
    اشارت كرد خسرو تا سپاهى
    به رايض گفت تا از بهر منظور
    بسان كوه اما باد رفتار
    ز نور آفتاب آن رخش چون برق
    اگر فارس فرس را برجهاندى بسان جام جم گيتى نمايى
    بسان جام جم گيتى نمايى



  • زند اينگونه گوياى سخن گام
    جهان گرديد چون درياى آذر
    ز آتشگاه دوزخ روزنى بود
    كه با خاك سيه گرديد يكسان
    در او از زير مي شد آب چون يخ
    زمين بوسيد پيش خسرو از دور
    به دل بد شعله اى افروخت ما را
    بفرمايد شهنشه فكر ما چيست
    كه اى دور از گل روى تو گلشن
    در آن نيكويى آب و هواييست
    بهارش ايمن از باد خزانى
    دم عيسا نسيمش وام كرده
    نخواهد بود دور از دلگشايى
    زمين بوسيد و خسرو را دعا گفت
    سوى آن بزمگه كردند راهى
    سمندى كرد زين از هر خلل دور
    كه باد از وى گرفتى ياد رفتار
    رسيدى پيشتر از غرب در شرق
    به جاسوس نظر خود را رساندى دو چشمش بسكه كردى روشنايى
    دو چشمش بسكه كردى روشنايى


/ 97