رفتن معلم به در خانه ى دستور و بيان كردن عشق ناظر نسبت به منظور و مقدمه ى درد فراق و آغاز حكايت اشتياق - ناظر و منظور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ناظر و منظور - نسخه متنی

وحشی بافقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رفتن معلم به در خانه ى دستور و بيان كردن عشق ناظر نسبت به منظور و مقدمه ى درد فراق و آغاز حكايت اشتياق





  • چو طفل روز رفت از مكتب خاك
    معلم بر در دستور جا كرد
    به دستور از معلم حال گفتند
    معلم را به سوى خويشتن خواند
    چو از هر در سخنها گفته گرديد
    كه چونى با جفاى بنده زاده
    به مكتب مي رود كارى ز پيشش
    چه سر خط مي نويسد مشق او چيست
    دلش ميل چه علمى بيش دارد
    اديب افكند سر چون خامه در پيش
    پس آنگه بر زمين زد افسر خويش
    كه داد از دست فرزند شما ، داد
    از آن روزى كه اين مخدوم زاده
    دلم را از غم آزادى نبوده
    به مكتبخانه ام بر كودكى بود
    كنون تا او به اين مكتب رسيده
    يكى ز آنها به حال خود نمانده
    بلى تفسير اين حرف اندكى نيست
    به مكتب صبحدم چون گشت حاضر كه چون منظور سوى مكتب آيد
    كه چون منظور سوى مكتب آيد



  • سواد شب نمود از لوح افلاك
    حدي خود به خاصانش ادا كرد
    يكايك صورت احوال گفتند
    به تعظيم تمامش پيش بنشاند
    از و احوال مكتب باز پرسيد
    به درس تيزفهمى چون فتاده
    بود سعيى به كار وبار خويشش
    چو بحى مي كند هم بح او كيست
    چه مبح اين زمان در پيش دارد
    بسى پيچيد همچون نامه بر خويش
    به خون آغشته بنمودش سر خويش
    مرا بيداد او خون خورد فرياد
    به مكتب خانه من پا نهاده
    بسى غم بوده و شادى نبوده
    كه او زيركتر از هر زيركى بود
    به همدرسى ايشان آرميده
    به پهلوى خود ايشان را نشانده
    كه صحبت را ار باشد شكى نيست
    بود در راه مكتب خانه ناظر به او آهنگ دمسازى نمايد
    به او آهنگ دمسازى نمايد


/ 97