دست نياز به درگاه بي نياز گشودن و از حضرت بارى التماس رستگارى نمودن
به گل مگذار تخم آرزويم منم چون نامه خود روسياهى نگاهى كن كه رو آرم به سويت الاهى جانب من كن نگاهى چو وحشى جز گنه كارى ندارم اگر بر كرده من مي كنى كار كه جرم من چوجرم ديگران نيستبه چشم مرحمت سويم نظر كن به چشم مرحمت سويم نظر كن
دهش سرسبزى از آب وضويم سيه رو مانده ى بى روى و راهى رهى بنما كه جا گيرم به كويت مرا بنما به سوى خويش راهى تو ميدانى كه من خود در چه كارم عذابى بدتر از دوزخ پديد آر گناهم چون گناه اين و آن نيستشفيع جرم من خيرالبشر كن شفيع جرم من خيرالبشر كن