نامه جنون ناظر در كشتى و به طوق ديوانگى گردن نهادن - ناظر و منظور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ناظر و منظور - نسخه متنی

وحشی بافقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نامه جنون ناظر در كشتى و به طوق ديوانگى گردن نهادن





  • نه طوق است اين ركاب رخش خواريست
    لب چاه مصيبت را نشانيست
    فغان كاين طوق پامال غمم ساخت
    منم زين طوق چون قمرى فغان ساز
    بيا اى كاكلت زنجير سودا
    به زنجير غمم پامال مگذار
    ز هجر آن خم زلف گره گير
    به كنج بيكسى اينگونه دربند
    چو زنجيرم بود گر سد دهن بيش
    به غير از كنج غم جايى ندارم
    مرا كاين است همپا چون نيفتم ز دل برمي كشيد آه از سردرد
    ز دل برمي كشيد آه از سردرد



  • گريبان لباس بيقراريست
    براى حرف نوميدى دهانيست
    عجب كارى مرا در گردن انداخت
    به ياد قدت اى سرو سرافراز
    كه زنجير غمم انداخت از پا
    بيا وز پايم اين زنجير بردار
    ندارم دستگيرى غير زنجير
    به كارم سد گرده زنجير مانند
    بيان نتوان نمودن يك غم خويش
    بجز زنجير همپايى ندارم
    ز اشك خويش چون در خون نيفتم چنين تا بر كنار نيل جا كرد
    چنين تا بر كنار نيل جا كرد


/ 97