وكالت عام يا خاص در طلاق؟! - طلاق، مردان و زنان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

طلاق، مردان و زنان - نسخه متنی

سید صمد موسوی خوشدل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وكالت عام يا خاص در طلاق؟!

ظاهر ماده 1119 قانون مدني و شرط مندرج در دفترچه‏هاي نكاحيه در مورد وكالت زوجه در طلاق خويش، به زن، اختيار طلاق در موارد خاص ـ و نه هر وقت كه بخواهد ـ اعطا مي‏كند.

ماده 1119 قانون مدني در صدر خود در يك عبارت كلي يادآوري مي‏كند كه طرفين عقد ازدواج مي‏توانند هر شرطي را كه مخالف مقتضاي عقد مزبور ن باشد در ضمن عقد ازدواج يا عقد لازم ديگر بين خود مقرر كنند. سپس شرط وكالت زوجه در طلاق خود را به عنوان نمونه‏اي از شرطهاي ضمن عقد ذكر مي‏كند كه موارد خاصي مانند غيبت زوج، ترك انفاق، ازدواج مجدد شوهر و ... به عنوان مواردي كه در صورت تحقق آنها زن مي‏تواند به وكالت، اقدام به طلاق نمايد ذكر شده است. ترديدي نيست كه موارد فوق به عنوان نمونه و مثال ذكر شدهاند و جنبه انحصاري ندارند ولي آيا نمي‏توان از اين نمونه‏ها قاعده‏اي استخراج كرد و وكالت در طلاق را محدود به رعايت آن قاعده ساخت؟ تأمل در مثالها نشان مي‏دهد كه همه آنها ناظر به مواردي هستند كه زندگي زناشويي به نحوي براي زن، دشوار مي‏شود. چنين احساس مي‏شود كه قانونگذاران در عين تمايل به كسب اختيار طلاق براي زنان، به مضار هدايت زنان به سوي تقاضاي وكالت عام و مطلق در طلاق آگاه بوده‏اند. از سوي ديگر اگر پذيرفته شود كه انتخاب موارد طلاق وكالتي در اختيار طرفين قرار دارد، منطق حكم مي‏كند كه دادن وكالت به طور عام و مطلق نيز مجاز باشد. مثلاً اگر زوجين ضمن عقد شرط كنند كه زن وكيل باشد كه در صورت احساس بي‏ميلي و تنفر نسبت به شوهر اقدام به طلاق كند، چنين وكالتي تنها از لحاظ نظري، با وكالت عام و مطلق، تفاوت خواهد داشت.

به هر حال برخي از نويسندگان65 معتقد شده‏اند كه وكالت بدون قيد و شرط زن در طلاق خود با حفظ اساس خانواده و نظم عمومي مخالف است. بعضي ديگر66 نيز ضمن پذيرفتن وكالت عام و مطلق زن، با توجه به اعتقاد به ضرورت مراجعه زوج به دادگاه براي طلاق، بر مراجعه زوجه به دادگاه به عنوان وكيل در طلاق ـ هر چند وكالت او عام يا مطلق باشد ـ تأكيد كرده‏اند و وكالتي را كه زن را از رجوع به دادگاه و تحصيل اذن قاضي معاف كند غيرمعتبر اعلام كرده‏اند. برخي ديگر از حقوقدانان67 نيز با قبول وكالت عام و مطلق اظهار كرده‏اند كه مدت چنين وكالتي بايد محدود باشد.68

در هر حال امروزه در ازدواجهاي اعطاي وكالت عام يا مطلق به زن در طلاق خود چندان مرسوم نيست و چنين وكالتهايي از سوي كارگزاران جامعه نيز تشويق و حمايت نمي‏شود اما وكالت براي طلاق در موارد خاص به طور ضمني يا صريح از سوي كارگزاران، حمايت و تا حدودي تحميل مي‏شود و چاپ شرط مربوط به آن در دفترچه‏هاي نكاحيه در اين راستاست.

فقهايي كه امكان وكالت زن در طلاق را پذيرفته‏اند آن را محدود به وكالت در طلاق در موارد خاص نكرده‏اند.69 فقها در بحثهاي خود در اين زمينه بيشتر وكالت در طلاق به صورت عام و مطلق را مدنظر قرار داده‏اند و مطالب اندك مطرح شده در مورد وكالت براي طلاق در موارد خاص را بيشتر بايد در مباحث متأخرين جست و جو كرد.70

/ 25