ساز سخن
آب بقا كجا و لب نوش او كجا ؟
سيمين و تابناك بود روي مه ولي
داد لبي كه مستي جاويد مي دهد
خفتم بياد يار در آغوش گل ولي
بي سوز عشق ساز سخن چون كند رهي ؟
بانگ طرب كجا لب خاموش او كجا ؟
آتش كجا و گرمي آغوش او كجا ؟
سيمينه مه كجا و بناگوش او كجا ؟
ميناي مي كجا و لب نوش او كجا ؟
آغوش گل كجا و بر و دوش او كجا ؟
بانگ طرب كجا لب خاموش او كجا ؟
بانگ طرب كجا لب خاموش او كجا ؟